متن اصلی و تفسیر کتاب ای جینگ
شش خطی 56: مسافر
اسامی دیگر شش خطی 56:
مسافر، غریبه، گذر کردن، ناپایداری، سرگردان، مهمانخانه، سفر، تبعید، بیگانه، بی خانمان، تنها، رویارویی با ناشناختهها، نماد مسافر، خانه به دوش

شش خطی 56
مسافر
دورهی آموزش ای جینگ
+۶۴ ساعت آموزش
در ۴ تا ۶ ماه
جلسات آنلاین فردی
۱۰% تخفیف در
پرداخت کامل
پرداخت قسطی
چکیده:
در ای جینگ ششخطی سوم، چهارم و این ششخطی تازگی، بیتجربگی یا غریبه بودن با وضعیت را نشان میدهند.
لازمهی چنین حال و روزی حفظ آرامش درون، تسلط بر افکار و خواستهها و حفظ سکوت بیشتر به جای پرحرفی است. این مقدمهای برای رسیدن به شفافیت ذهنی، درک متقابل درست و رفتار درست مهرورزانه است. اینگونه میتوانید فروتنانه مسیر خود را به درستی طی کند، دچار رفتارهای گستاخانه و نامناسب نشوید، همراهی و حمایت دیگران را داشته باشید و به دستاوردهای شاید به ظاهر کوچک اما ارزشمندی برسید.
فراوانی(۵۵) به بزرگی میافزاید، سفر(۵۶) اندکی موفقیت دارد، چون یک مسافر نمیتواند به یکباره کار بزرگی انجام دهد یا به دستاورد بزرگی برسد. او در مسیر خود چیزهای کوچکی را پرسه زنان به دست میآورد و پس از پرسهی کافی به پارسایی میرسد، یعنی کسی که به صورت تجربی جنبههای مختلف زندگی را میشناسد و میتواند از چیزهای آسیبزا دوری کرده و به چیزهای سودمند عمل کند. اهمیت زمان سفر بسیار بزرگ است، شاید این گفته از کنفسیوس به همین منظور باشد.
در همین راستا استاد دائویی، ییمینگ میگوید: اما پویندگان راهِ دائو باید نخست امور دنیوی را دریابند و گذرا بودن همهی شرایط و همهی موجودات را ببینند، بدون آنکه با مجذوب شدن و لذت بردن از باطل(فانی، ناپایدار، گذرا) به حق(پایدار، همیشگی) آسیب برسانند یا درون را به سبب بیرون دچار آشفتگی سازند.
زندگی در دنیا شباهت زیادی به اینجا دارد.
معرفی شش خطی
«کوه، کن، سکون»؛ بالای آن «آتش، لی»، به بالا شعله میکشد و درنگ نمیکند. از این رو این دو سهخطی با هم نمیمانند. سرزمینهای ناشناخته و جدایی توشهی یک «خانه به دوش» است.
سنجش ششخطی:
«خانه به دوش». موفقیت به واسطهی کوچکی. درست و محکم بودن برای خانه به دوش خوشاقبالی به همراه دارد.
وقتی فردی خانه به دوش (یا مسافر) و غریبه است، نباید گستاخ و پررو باشد. او حلقهی بزرگی از آشنایان ندارد، از این رو نباید به خود اجازهی بیپروایی دهد. او باید محتاط و مراقب باشد؛ اینگونه او از خود در برابر شرارتها محافظت میکند. اگر او با دیگران با محبت و از روی مهربانی رفتار کند به موفقیت میرسد. خانه به دوش (مسافر) خانهی ثابتی ندارد؛ خانهی او جاده است. از این رو باید مراقب باشد تا پایدار و استوار باقی بماند تا در محلهای درستی منزل کرده و با افراد خوبی ارتباط برقرار کند. پس از آن خوشاقبالی با او است و میتواند راه خود را بدون مزاحمت طی کند.
تصویر ششخطی:
آتش بر فراز کوهستان: نگارهی «خانه به دوش». از این رو انسان برتر ذهنی روشن و مراقب در وارد کردن اتهام دارد، و دادخواهی را به درازا نمیکشد.
وقتی گیاهان یک کوه آتش میگیرند نور روشنی ایجاد میکند. به هر حال آتش یکجا باقی نمیماند و به سمت سوخت تازه حرکت میکند. این پدیدهای کوتاه مدت است. مجازاتها و دعاوی حقوقی باید به همین شکل باشند و از آنها به سرعت عبور شود و نباید به طور بیپایان به درازا کشیده شوند. زندانها باید مکانهایی باشند که انسانها تنها به صورت موقتی، مانند یک مهمان، در آن نگهداری میشوند. زندانها نباید به محل سکونت دائمی تبدیل شوند.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
اویی: به دلیل بیرون بودن، یک ماجرا را سفر مینامند. هنگام سفر، انعطافپذیر بودن بهترین و مهمترین چیز است، و در بهکارگیری انعطافپذیری، متعادل بودن بهترین چیز است. هنگامی که متعادل باشیم، میتوانیم با قدرت هماهنگ شویم، بهگونهای که جایی در جهان نباشد که بودن در آن دشوار باشد. با حفظ آرامش خود میتوانیم هرجا که هستیم، در آسودگی باشیم. با ماندن با درک درست، میتوان فرصتها را دید و عمل کرد.
درستی این سفر همان درستی آفریننده(ششخطی ۱)، پذیرنده(ششخطی دوم) و کل فرآیند(ششخطیهای ۳ تا ۶۴) است. حکیمان فرزانه در تمام دورانها، از امپراتورها تا عوام، همهی سفر را کاملاً از منظر درستی آفریننده، پذیرنده و کل فرآیند در نظر گرفتهاند، بنابراین هنگامی که سفر میکنند، کاملاً درستی آفریننده، درستی پذیرنده و درستی کل فرآیند را درک میکنند. چگونه کسی میتواند آنقدر بیاحتیاط باشد که اهمیت بزرگ زمانی که در آن هست را نادیده بگیرد؟
ییمینگ: در میان انواع سفرهایی که در این شش خط نشان داده شدهاند، گاهی سفر درونی است، گاهی بیرونی؛ گاهی در سفر سختی وجود دارد، گاهی نرمی. سکون و آرامیدگی در درون و سفر در بیرون تنها در یینِ جایگاه دوم یافت میشود. خالی کردن خویش و سفر به سوی دیگران تنها در یینِ جایگاه پنجم است. کسانی که این راه را میشناسند، میتوانند با جهان تعامل کنند بیآنکه آن را نابود سازند، و میتوانند از جهان فراتر روند در حالی که در آن باقی میمانند.
خط اول:
اگر خانه به دوش خود را با چیزهای جزیی و بی اهمیت مشغول کند، بد اقبالی را به سمت خود میکشد.
تفسیر خط اول
یک خانه به دوش (غریبه، مسافر) به هیچوجه نباید خود را خوار کرده یا مشغول چیزهای پستی شود که در مسیر با آنها روبرو میشود. جایگاه بیرونی او هر چه متواضعتر و بیدفاعتر، عزت نفس او بیشتر حفظ میشود. برای یک غریبه این اشتباه است که امیدوار باشد در مقابل شوخی و مسخره بازی پاسخی دوستانه دریافت کند. نتیجهی چنین رفتاری تنها تحقیر و رفتار توهین آمیز خواهد بود.
خط دوم:
خانه به دوش به کاروانسرایی میآید و متعلقاتش را نزد خودش نگه میدارد.
او خدمتکار جوان پایداری (در خدمت به خود) به دست میآورد.
تفسیر خط دوم
خانه به دوشی که اینجا توصیف شده متواضع و محتاط است. او ارتباطش را با طبیعت درونی خود از دست نداده، از این رو جایی برای استراحت پیدا میکند. در جهان بیرون او دوست داشتن دیگران را کنار نگذاشته است، از این رو همه به او سود میرسانند، به همین دلیل او میتواند مال و اموالی دست و پا کند. علاوه بر این، خدمتکاری وفادار و امین به خدمتش در میآید – چیزی که برای یک خانه به دوش بی اندازه ارزشمند است.
خط سوم:
کاروانسرای خانه به دوش میسوزد.
او پایبندی خدمتکار جوانش را از دست میدهد.
خطر.
تفسیر خط سوم
غریبهای ستیزهجو نمیداند چگونه باید درست رفتار کند. او در کارها و مشاجرههایی دخالت میکند که به او مربوط نیست؛ از این رو او محل استراحت خود را از دست میدهد او با خدمتکارش سرد و متکبرانه برخورد میکند؛ از این رو وفاداری او را از دست میدهد. وقتی یک غریبه در غربت کسی را نداشته باشد که بتواند روی او حساب کند وضعیت بسیار خطرناک میشود.
خط چهارم:
خانه به دوش در سرپناهی استراحت میکند.
او داراییهای خودش و یک تبر پیدا میکند.
قلبم خوشحال نیست.
تفسیر خط چهارم
این خانه به دوشی را توصیف میکند که میداند چگونه خواستههای بیرونی خود را محدود کند، گرچه در باطن قوی و مشتاق است. از این رو او حداقل سرپناهی میابد که میتواند آنجا بماند.او همچنین موفق میشود اموالی دست و پا کند، اما حتی با این وجود امنیت ندارد. او همیشه باید آماده باشد تا با دستانش از خود دفاع کند. به همین دلیل راحت نیست. او دائماً به یاد دارد که غریبهای در سرزمینی ناشناخته است.
خط پنجم:
شش در جایگاه پنجم یعنی:
او به قرقاولی تیر میزند و با اولین تیر قرقاول نقش زمین میشود.
در آخر، این برای او تحسین و مقام (شغل) به ارمغان میآورد.
تفسیر خط پنجم
دولتمردانی که به سفر میرفتند عادت داشتند با هدیه کردن یک قرقاول خود را به شاهزادهی محلی معرفی کنند. اینجا خانه به دوش میخواهد به خدمت یک شاهزاده برسد. به این خاطر او به قرقاولی تیر میزند و با اولین تیر آن را شکار میکند. به همین دلیل او دوستانی پیدا میکند که او را تحسین کرده و معرفی میکنند، و در نتیجه شاهزاده او را میپذیرد و به او شغلی اعطا میکند. اغلب شرایطی باعث میشود مردم به دنبال مهاجرت و ساکن شدن در سرزمینهای خارجی شوند. اگر او بداند که چگونه با موقعیتهای پیش رو مواجه شود و خود را به شیوهای درست معرفی کند، میتواند حلقهای از دوستان و فضایی برای فعالیت حتی در یک کشور بیگانه بیابد.
خط ششم:
آشیانه پرنده میسوزد.
خانه به دوش در ابتدا میخندد، سپس باید گریه و زاری کند.
به واسطه بیاحتیاطی، گاوش را از دست میدهد.
بد اقبالی.
تفسیر خط ششم
تصویر پرندهای که لانهاش میسوزد از دست رفتن محل استراحت فرد را نشان میدهد. این بداقبالی ممکن است به این خاطر به وجود آمده باشد که پرنده هنگام ساخت آشیانه بیاحتیاط و بیپروا بوده است. این برای یک خانه به دوش یا مسافر نیز صدق میکند. اگر او اجازه دهد با خنده و شوخی وقت بگذراند و فراموش کند یک خانه به دوش است، در آینده دلیلی برای گریه و زاری خواهد داشت. چون اگر انسانی به خاطر بیاحتیاطی گاو خود –یعنی میانهروی و سازگاری خود- را از دست دهد، خسارت میبیند.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ، ای چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.

ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
تجربهها، نظرات یا سوالات شش خطی 56