مقالهها
متن اصلی و تفسیر ای جینگ
شش خطی 10
رفتار و سلوک درست
اسامی دیگر شش خطی 10:
پار روی چیزی(دم ببر) گذاشتن، شیوه‌ی درستِ رفتار کردن هنگام رویارویی با قدرتمندتر، حفظ آرامش و سرسنگینی در شرایط دشوار
شش خطی 10
رفتار و سلوک درست
چکیده:
اسامی این شش‌خطی بیانگر روبرو شدن و سر و کار داشتن با قویتر است.
با حفظ ادب، آرامش و خوش‌خلقی، در برخورد با انسان‌های قویتر از خود، رام نشدنی و حتی ناخوشایند هم به موفقیت می‌رسید.
اما به هر حال اینجا وضعیت حساس و پر خطر است و باید تا جای ممکن احتیاط کنید.
در عین خوش رفتاری، کاملا احتیاط کنید و خطر پیش رو را جدی بگیرید.
به یاد داشته باشید که تفاوت‌های جایگاهی طبیعی هستند. اگر تفاوت‌ها ناعادلانه نباشند و بر اساس ارزش‌های درونی شکل گرفته باشند، همه آن را می‌پذیرند.
معرفی شش خطی
از یک طرف شش‌خطی به معنای «شیوه‌ی درستِ رفتار کردن»* است. حفظ آرامش و خونسردی برای داشتن رفتار درست اجتماعی لازم است.
از طرف دیگر، واژه‌ی «قدم برداشتن» که معنی دیگر اسم شش‌خطی است، دقیقاً یعنی «پا روی چیزی گذاشتن».
کوچک و شاد (سه‌خطی پایینی؛ دریاچه، دختر، کوچکتر) پا روی بزرگ و قوی (سه‌خطی بالا؛ آسمان، پدر) می‌گذارد. جهت حرکت هر دو سه خطی رو به بالا است. این نکته که قوی روی ضعیف راه می‌رود در ای جینگ بدیهی تلقی شده و اشاره‌ای به آن نشده است.
در این وضعیت مقابله‌ی ضعیف در برابر قوی خطرناک نیست، چون با خلق و خوی مناسب و بدون برنامه‌ریزی قبلی انجام می‌شود، به همین خاطر عنصر قوی تحریک نمی‌شود بلکه آن را خوب برداشت می‌کند.
سنجش شش‌خطی:
«قدم برداشتن».
پا روی دم ببر گذاشتن.
ببر مرد را گاز نمی‌گیرد.
موفقیت.
این وضعیتی واقعا دشوار است. قوی‌ترین و ضعیف‌ترین نزدیک یکدیگراند. ضعیف پشت قوی حرکت می‌کند و او را نگران می‌کند. به هر حال قوی راضی به این کار است و به خوبی و بدون آسیب رساندن با ضعیف ارتباط برقرار می‌کند.
در موقعیت‌های انسانی، شما با انسان‌های رام نشدنی و سرکش سر و کار دارید. اگر مودبانه و درست رفتار کنید به هدف‌تان می‌رسید.
رفتار خوشایند حتی در برخورد با انسان‌های ناخوشایند موفقیت به همراه دارد.
تصویر شش‌خطی:
آسمان در بالا، دریاچه در پایین:
نگاره‌ی «گام برداشتن».
در نتیجه انسان برتر میان بالا و پایین تمایز قائل می‌شود، و به این شیوه‌ی طرز تفکر مردم را تقویت می‌کند.
دریاچه و آسمان تفاوت در بالا و پایینی ذاتی را نشان می‌دهند و به همین دلیل حسادت به وجود نمی‌آید.
در میان مردم هم وجود این جایگاه‌های متفاوت ضروری است؛ ایجاد برابری میان همه نشدنی است. ولی این تفاوت‌ها نباید ناعادلانه باشد، چون اگر اینطور باشد، حسادت و درگیریِ میان سطوح مختلف اجتناب ناپذیر است.
اما اگر تفاوت‌های بیرونی بر اساس ارزش‌های درونی شکل بگیرند، مردم آن را می‌پذیرند و نظم در جامعه حاکم می‌شود.
*اسم شش‌خطی در زبان آلمانی (ترجمهی ریچارد ویلهلم) به هر دو معنی «گام برداشتن» و «رفتار، سلوک» کاربرد دارد.
گفتارها و نقل قول‌های مرتبط با شش خطی:
تمایز میان شجاعت و سرسختی احمقانه را به تصویر می‌کشد.
«دی.اف هوک»
تنها باید پس از برنامه ریزی دقیق وارد عمل شوید، و در آن زمان قاطع باشید.
«لیو»
رمز «رفتار صحیح» در نایکسانی است. تنها داشتن رفتار یکنواخت(قانونمندانه) نمی‌تواند به رفتار صحیح منجر شود. بدون شک، یکنواختی می‌تواند قوانین و مقررات، یا قوانین زورمندانه را به وجود آورد. اما قوانین خسته کننده و خشونت‌آمیز هرگز به مردم انگیزه نمی‌دهد تا به طور مشروع «رفتار صحیح» داشته باشند. در عوض، همانطور که کنفوسیوس می‌گوید: "فشار تنها بیگانگی ایجاد می‌کند و مردم را به طور مخفیانه به سرپیچی از مقررات عمومی فرا می‌خواند."
«ریچارد ویلهلم - سخنرانی‌های ای جینگ»
ترجمه و توضیح کامل هر شش خط
خط اول:
رفتار ساده.
پیشرفتی بدون خطا.
تفسیر خط اول
وضعیت طوری است که هنوز وارد تعهدات متقابل اجتماعی نشده‌اید و می‌توانید به آرامی و آزادانه خواسته‌های خود را دنبال کنید؛ البته تا زمانی که بی‌نیاز از دیگران بمانید و از آن‌ها چیزی نخواهید.
معنی این خط پیش‌رفتن است نه ساکن ماندن. شما در جایگاه پستی خود را یافته‌اید. ولی به هر حال قدرت درونی کافی را دارید که پیشرفت شما را تضمین کند.
اگر بتوانید در عین سادگی راضی و بی‌نیاز بمانید، می‌توانید به دور از خطا پیشرفت کنید.
ـ وقتی از شرایط معمولی راضی نباشید، بی‌قرار و جاه‌طلب می‌شوید و می‌خواهید هرطور که شده پیشروی کنید؛ و این تلاش برای دست‌یابی به چیز ارزشمندی نیست، فقط زور می‌زنید تا از فرودستی و نداری فرار کنید. و وقتی به هدف خود برسید، به فردی متکبر و ظاهر پرست تبدیل می‌شوید. به همین دلیل خطاکاری همراهِ این مسیر است.
از طرف دیگر اگر کسی در کارش خوب باشد، از داشتن رفتاری ساده راضی است. چنین فردی برای دست‌یابی به چیزی می‌خواهد پیشرفت کند، نه فرار از وضعیتی که دارد. وقتی به هدفش رسید، او کاری ارزشمند انجام می‌دهد و اینگونه همه چیز خوب است.
خط دوم:
گام برداشتن در مسیری صاف و هموار.
درستی و محکمی برای مردی پنهان (تنها) خوش‌اقبالی به بار می‌آورد.
تفسیر خط دوم
وضعیت شما وضعیت عارفی تنها است. او از هیاهوی زندگی کنار کشیده است، به دنبال چیزی نیست، چیزی از کسی نمی‌خواهد و فریفته‌ی اهداف فریبنده نشده است. او با خود صادق است و جاده‌ی زندگی را به دور از خطر و در مسیری هموار طی می‌کند.
تا زمانی که راضی بمانید و زندگی را به چالش نکشید، از گرفتاری و پریشانی در امانید.
خط سوم:
مردی یک-چشم می‌تواند ببینید،
مردی چلاق می‌تواند گام بردارد.
او پا روی دم ببر می‌گذارد.
ببر مرد را گاز می‌گیرد.
بداقبالی.
با این همه، جنگجو در راستای خواسته‌ی شاهزاده‌ی بزرگ عمل می‌کند.
تفسیر خط سوم
مردی یک-چشم می‌تواند ببینید، ولی واضح نمی‌بیند. مردی چلاق می‌تواند راه برود، ولی برای پیشروی کردن کافی نیست.
وقتی چیزی بیش از توانایی خود به عهده بگیرید، در اصل مصیبت را به زندگی خود فرا می‌خوانید.
این بی‌مهابا پیش رفتن، بدون توجه به حدود توانایی‌هایی که دارید، فقط برای جنگجویی که برای پادشاه‌اش می‌جنگد قابل توجیه است.
خط چهارم:
او روی دم ببر پا می‌گذارد.
احتیاط و محافظه‌کاری در نهایت منجر به خوش‌اقبالی می‌شود.
تفسیر خط چهارم
در ماجراجویی خطرناکی هستید. نیروی درونی برای انجامش را دارید، ولی این نیروی درونی با تأملی محتاطانه در رفتار شما همراه است.
شما از موفقیت نهایی خود و غلبه بر خطر مطمئن هستید و پیش می‌روید.
خط پنجم:
رفتاری مصمم.
درست و محکم و آگاه از خطر.
تفسیر خط پنجم
این خطِ حاکم در شش‌خطی است. شما می‌بینید که باید در رفتارتان مصمم باشید؛ و با اینحال از خطری که این عزم راسخ، و مخصوصاً ماندن بر سر آن به همراه دارد آگاه هستید.
تنها آگاه بودن به خطر موفقیت را ممکن می‌کند.
خط ششم:
به نتایجی که ایجاد کرده‌اید بنگرید و نشانه‌های پسندیده را بررسی کنید.
وقتی همه چیز کامل شد، خوش‌اقبالی فوق‌العاده‌ای سر می‌رسد.
تفسیر خط ششم
کار تمام شده است. اگر می‌خواهید بدانید که آیا خوش‌اقبالی در پیش است یا خیر، باید به رفتارهای خود در طول مسیر و نتایج آن‌ها نگاه کنید.
اگر اثر خوبی داشته‌اند، خوش اقبالی حتمی است.
کسی خود را نمی‌شناسد. فقط با بررسی نتیجه‌ی کارها و ثمره‌ی تلاش‌ها است که هر کسی می‌توانید ببینید انتظار چه چیزهایی را باید داشته باشید.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین می‌رود و برای ۲۵ سال تلاش می‌کند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمی‌شود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزه‌های چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمه‌ها، جمع‌آوری‌ها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبان‌ها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ درباره‌ی ریچارد ویلهلم می‌نویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطه‌ی آن) می‌توانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (این‌ها) او را قادر می‌ساخت تا گنجینه‌های فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
تلفظ صحیح