متن اصلی و تفسیر ای جینگ
شش خطی 5
انتظاری حساب شده
اسامی دیگر شش خطی 5:
به انتظار ماندن، وقت شناسی، اطمینان از رسیدن به مقصود، تغذیهی مناسب، بیاقدامی محاسبهشده، منتظر رسیدن روزی
شش خطی 5
انتظاری حساب شده
چکیده:
اینجا مسئله انتظار، ایمان(بینش درست)، صبر و توکل است، تا در زمان مناسب، روزی شما به شما برسد.
درک واژهی انتظار میتواند در فهم این ششخطی کمک کند:
("منتظر" اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید «ینتظر» در باب افتعال (انتظار) و کسی است که در عمل در حال دیدن(نظر کردن) است. مثل مشتعل و اشتعال که در حال شعله کشیدن است)
پس میتوان گفت منتظر بودن یعنی «چشم دوختن به چیزی است که ایمان داریم خواهد رسید».
و بر این اساس، «انتظار اساساً حساب شده و برای خود منتظر ملموس است» و رابطهی مستقیم با هوشیار بودن نسبت به حال دارد. اینگونه جایی برای فکر کردن به گذشته و آینده باقی نمیماند و هوشیاری نسبت به حال ما را در بر میگیرد تا لحظهی رسیدن مطلوبمان را از دست ندهیم.
از این رو:
او میتواند بدون ترس و نگرانی در مسیر خود پایدار بماند و به روشنایی و موفقیت بزرگی برسد.
«منتظر» در مقابله با خطر به درون آن یورش نمیبرد، بلکه با متانتی برخاسته از بینش روشنی که دارد همه چیز را آنطور که هست میبیند و به انتظار مینشیند.
او میداند اکنون باید همه چیز را به دستان هستی سپرد و به خیرخواهی و تواناییاش ایمان داشت. «نه اینکه با نگرانی در روند کارها دخالت کرد».
در حالی که انسانی که ایمان یا بینش درست ندارد هنگام رویارویی با خطر مضطرب میشود و نمیتواند صبور باشد.
پس سر حال باقی بمانید تا روزی شما به شما برسد.
معرفی شش خطی
روزی همهی موجودات از بالا داده میشود. اما روزی در زمان مناسبش میرسد و به این خاطر فرد باید صبر کند.
این ششخطی ابرها را در آسمان نشان میدهد، بارانی که همهچیز را رشد میدهد تا برای انسانها آب و غذا تأمین کند.
ایدهی هماهنگ و سودمند بودن انتظار (صبر) از ویژگیهای دو سهخطی، با ویژگی قدرت درونی و خطر در مقابل- گرفته شده است.
قدرتمند در مقابله با خطر به درون آن یورش نمیبرد، بلکه با متانتی برخاسته از این قدرت درونی به انتظار مینشیند، در حالی که ضعیف هنگام رویارویی با خطر، مضطرب میشود و نمیتواند صبور باشد.
سنجش ششخطی:
«به انتظار ماندن.» اگر صادق باشید، دارای روشنایی و موفقیت هستید.
درستی و محکمی خوشاقبالی به بار میآورد.
عبور از رودخانهی بزرگ برای فرد هماهنگ و سودمند است.
صبر صرفاً یک امید واهی نیست؛ صبور به طور قطع میداند به هدفش میرسد.
این چیزی است که استواری و توان لازم برای انجام کارهای بزرگ و پر مُخاطره را تأمین کند.
در اینجا با خطراتی مواجه میشوید که باید به آنها غلبه کنید. ضعف و بیصبری هیچ کاری از دستشان بر نمیآید. تنها شخصی قدرتمند میتواند با سرنوشت روبرو شود، و به خاطر داشتن امنیت درونی تا پایان میایستد.
تنها وقتی با چیزها دقیقاً همانطور که هستند روبرو شویم –به دور از توهم، گمانهزنی یا فریبِ خود- جنبههای مختلف اتفاقات برایمان روشن میشود و میتوانیم راه رسیدن به موفقیت را تشخیص دهیم.
این روشنی باید در عمل و با عزمی راسخ و استوار دنبال شود؛ چون تنها فردی که عزمی راسخ دارد به استقبال وقایع میرود و توانایی کافی برای رویارویی با آنها را دارد.
چنین فردی توانایی عبور از رودخانهی بزرگ که به معنی گرفتن تصمیم مهم که غالباً با خطراتی همراه است را دارد.
تصویر ششخطی:
ابرها تا آسمان بالا میروند:
نگارهی «انتظار (حساب شده).»
به این ترتیب، انسان برتر میخورد، مینوشد، سرحال و با نشاط است.
وقتی ابرها در آسمان دیده میشوند، نشانهی بارش باران است. کاری جز صبر تا بارش باران نمیتوان کرد. وقتی قضای الهی در کار است هم کار و رسیدن به نتیجه همینطور است.
نباید نگران شوید و بخواهید پیش از رسیدن زمان مناسب در کارها دخالت کنید.
در این زمان بدن را با غذای مناسب و ذهن را با حفظ حال خوش آمادهی رسیدن آنچه مقدر شده کنید.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
۳۶-همچون کسانی باشید که منتظرند سرورشان از جشن عروسی بازگردد، تا چون از راه رسد و در را کوبد، بیدرنگ بر او بگشایند. ۳۷-خوشا به حال خادمانی که چون سرورشان بازگردد، آنان را بیدار و هوشیار یابد. آمین، به شما میگویم، خود کمر به خدمتشان خواهد بست؛ آری، آنان را بر سفره خواهد نشانید و پیش آمده، از ایشان پذیرایی خواهد کرد. «عهد جدید لوقا 12»
هر که بهر تو انتظار کند / بخت و اقبال را شکار کند
بهر باران چو کشت منتظر است / سینه را سبز و لالهزار کند
بهر خورشید کان چو منتظر است / سنگ را لعل آبدار کند
انتظار ادیم بهر سهیل / اندر او صد هزار کار کند
آهنی کهانتظار صیقل کرد / روی را صاف و بیغبار کند
ز انتظار رسول تیغ علی / در غزا خویش ذوالفقار کند
انتظار جنین درون رحم / نطفه را شاه خوشعذار کند
انتظار حبوب زیر زمین / هر یکی دانه را هزار کند
آسیا آب را چو منتظر است / سنگ را چست و بیقرار کند
انتظار قبول وحی خدا / چشم را چشم اعتبار کند
انتظار نثار بحر کرم / سینه را دُرج دُر چو نار کند
شیره را انتظار در دل خم / بهر مغز شهان عقار کند
بی کنارست فضل منتظرش / رانده را لایق کنار کند
تا قیامت تمام هم نشود / شرح آن کهانتظار یار کند
ز انتظارات شمس تبریزی / شمس و ناهید و مه دوار کند
«مولوی - دیوان شمس»
انتظار کشیدن در عین اطمینانی که سعادت و فزونی خواهد رسید.
«دی.اف هوک»
پیشینیان میگویند علیرغم اینکه مردم میخواستند بلافاصله خود را وقف پرداختن به آن کنند، موسی(درود خدا بر او باد) فوراً خیمهی عبادت را برپا نکرد و برای سه ماه صبر کرد. در این ماجرا درسی تکراری در مورد صبر در مسائل روحانی قرار دارد. بنی اسرائیل به جای پذیرفتن سخن مرشدشان که ارادهی الهی را ابلاغ میکرد، میخواستند ارادهی خودشان را به کرسی نشانند.... این پدیده، که آموزهای اساسی در مسائل درونی است، برای کسانی که صبر کافی ندارند نا آشنا نیست. زمان رخداد مسائل روحانی و معنوی وابسته به زمانبندی کیهانی است و بر اساس ارادهی فرد عمل نمیکند و این چیزی است که بارها و بارها نشان داده شده است.
ز.ب.س هالوی -- «کابالا و خروج(بنی اسرائیل)»
ترجمه و توضیح کامل هر شش خط
خط اول:
«به انتظار ماندن» در دشت.
پایبندی به آنچه پایدار است هماهنگ و سودمند است.
خطایی نیست.
تفسیر خط اول
خطر هنوز نزدیک نشده است. شما باید تا آنجا که ممکن است به زندگی معمولی خود بپردازید.
فقط اینگونه میتوانید از انجام کارهای زودهنگام که نیروی شما را تحلیل میبرند جلوگیری کنید.
اینگونه از خطایی دور میمانید که مایهی ضعف شما در آینده خواهد شد.
*برخی از خطوط و ششخطیها به صورت آزاد و برای انتقال مفاهیم به طور کامل ترجمه شده است. در ادامه با توجه به بازخوردها ترجمهها نیز تغییر میکند.
THE DANGER is not yet close. One is still waiting on the open plain. Conditions are still simple, yet there is a feeling of something impending. One must continue to lead a regular life as long as possible. Only in this way does one guard against a premature waste of strength, keep free of blame and error that would become a source of weakness later on.
خط دوم:
«به انتظار ماندن» در شن.
شایعاتی پخش شده است.
پایان (کار) خوشاقبالی به دست میآید.
تفسیر خط دوم
خطر کمکم نزدیک میشود.
مخالفتها در حال آشکار شدن هستند. در سختی بودن فرمانده (مدیر، رئیس و...) به راحتی میتواند بیشتر شود و دیگران یکدیگر را سرزنش کنند.
کسی که آرام بماند کارها در آخر برایش خوب پیش میروند.
اگر سعی نکنید دیگران را با کارهای آسیب زننده راضی کنید، تهمتها برطرف خواهند شد.
خط سوم:
به «انتظار ماندن» در گل منجر به حمله دشمن میشود.
تفسیر خط سوم
گل و لای کنار رودخانه جای به انتظار ماندن نیست.
به جای قوی شدن، گرفتن تصمیم لازم و غلبه بر خطر -عبور از رودخانهی بزرگ- در همان تلاش اول، شروعی نادرست باعث شده در ساحل رودخانه (این ماجرای مخاطره آمیز) گیر کنید.
ماندن در چنین جایی مثل دعوتنامه فرستادن برای دشمن است.
با اینحال، احتیاط و جدّیت میتواند شما را از آسیب دور نگه دارد.
خط چهارم:
«به انتظار ماندن» در خون.
دست از رقابت بردارید. (از گُود خارج شوید).
تفسیر خط چهارم
موقعیت به شدت خطرناک است؛ مثل زمانی که مسئله مرگ و زندگی در میان است.
خونریزی به نظر نزدیک است. مثل کسی که در گودال گیر افتاده راه پس و پیش نیست.
در این زمان فقط باید محکم بمانید و اجازه دهید قضای الهی جریان یابد.
تنها میتوانید بسیار خویشتن دار باشید تا اوضاع را بدتر نکنید.
خط پنجم:
«به انتظار ماندن» در کنار گوشت و نوشیدنی.
درستی و محکمی خوشاقبالی به بار میآورد.
تفسیر خط پنجم
حتی در میان خطر هم وقفههایی پیش میآید که همهچیز نسبتاً خوب پیش میرود.
با داشتن قدرت درونی کافی میتوانید از این وقفهها برای تجدید قوا استفاده کنید.
باید یاد بگیرید بدون منحرف شدن از هدف، از لحظه لذت ببرید؛ چون برای پیروز ماندن باید استوار بمانید.
این خط در بردارندهی تمام راز ششخطی است:
در این موقعیت، در حالی که در انتظار ماندهاید، بینش خود نسبت به مسیر را تازه و محکم کنید تا متانت و آرامشِ برخاسته از نشاط درونی خود را از دست ندهید.
خط ششم:
فرد در چاه سقوط میکند.
سه میهمان ناخواسته میرسند.
از آنها استقبال کنید، و در آخر خوشاقبالی خواهد بود.
تفسیر خط ششم
انتظار به پایان خود رسید و دیگر نمیتوانید از خطر پرهیز کنید.
شما باید پذیرای آنچه پیش میآید باشید.
دقیقاً در همین زمان که همه چیز بیهوده به نظر میرسد، بدون اینکه کاری کنید اوضاع دگرگون میشود.
اول شک دارید: این منجر به نجات من میشود یا فروپاشی من؟
شما در این وضعیت باید ذهنآگاه باشید و این تغییر یا کمک، به هر شکلی که هست را پس نزنید؛ باید این تغییر یا کمک را با احترام پذیرا شوید.
اینگونه از خطر رهایی میابید و همه چیز خوب پیش میرود.
حتی این تغییرات خوشایند، غالباً در لباسی به سمت ما میآید که برای ما غریبه است.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.