متن اصلی و تفسیر ای جینگ

‌شش خطی 16

هدایت درونی، شهود و اشتیاق

اسامی دیگر شش خطی 16:

تشخیص هماهنگی، نماد هماهنگی شادانه، در هارمونی با آهنگ زندگی، بینش حقیقی، فریب خود، الهام، هدایت الهی، شور و شوق، رضایت درونی

متن اصلی و تفسیر ای چینگ - تصویر شش خطی 16 - هدایت درونی، شهود و اشتیاق از جدول یی چینگ

شش خطی 16

هدایت درونی، شهود و اشتیاق

چکیده:

در این وضعیت از «هدایت درونی» برخوردار هستید و می‌توانید هماهنگ با راه زندگی حرکت کنید که این ویژگی باعث شده همه‌ی هستی به خواست خود گوش به فرمان شما شود.
با درک این ضرب‌آهنگ درونی و هدایت الهی و هماهنگی با آن، «با شور و شوق در حال پیمودن راه خود هستید و بدون مخالفت و در هماهنگی زیستن را تجربه می‌کنید».
این آهنگی درونی است که همه‌ی هستی و هرچه در آن است را به رقص در آورده و با شما هم‌نوا می‌کند.
درک این آهنگ درونی و هماهنگ شدن با آن ریشه‌ی بودن در مسیر «کمترین مقاومت» و رسیدن به کمال است.

معرفی شش خطی

خط قوی (یانگ) در جایگاه چهارم، که در جایگاه رهبری است، با پاسخگویی و فرمانبری همه‌ی خطوط روبرو می‌شود که خطوط ضعیف (ین) هستند.
ویژگی سه خطی بالا، «چن – تندر»، جنبش است؛ ویژگی سه خطی پایین، «ک‌,اون – زمین»، فرمانبری و فداکاری است. این حرکتی را ایجاد می‌کند که با فداکاری روبرو شده، «اشتیاق» را برانگیخته و همه چیز را با خود می‌برد.
مهمتر از این، «قانون حرکت در مسیر کمترین مقاومت است» که این شش‌خطی صریحاً آن را به عنوان قانون طبیعت و زندگی انسان‌ها بیان می‌کند.

سنجش شش‌خطی:

«هدایت الهی، شهود و اشتیاق».
به کارگیری یاری دهندگان و روانه کردن سپاهیان هماهنگ و سودمند است.

دوران «هدایت الهی، شهود و اشتیاق» از این حقیقت برخاسته است که با روح مردم همدل و همدرد شده‌اید و هماهنگ با این درک رفتار می‌کنید. در نتیجه، همه‌ی هستی با خواست خود گوش به فرمان شما می‌شود.
برای بر انگیختن «هدایت الهی، شهود و اشتیاق»، کسانی که رهبری‌شان می‌کنید را بشناسید و خودتان و قوانین‌تان را بر اساس ویژگی‌های آن‌ها هماهنگ و تنظیم کنید.
با درک قانون «کمترین مقاومت» است که می‌توانید بر خلاف جریان زندگی و قوانین آن حرکت نکنید. این قانون یک نیروی خارجی نیست که بر چیزها اثر گذارد، بلکه نشان دهنده‌ی هماهنگی نهفته‌ای است که درون همه چیز برقرار است. این دلیلی است که باعث شده کهکشان‌ها و صورت‌های فلکی همواره در کنار یکدیگر بمانند و همه چیز در طبیعت، همواره با نظمی ثابت حرکت کند.
در میان انسان‌ها هم این نیروی نهفته‌ی درونی است که چیزها را کنار هم نگه داشته و حرکتی آهنگین و بدون مقاومت ایجاد می‌کند: تنها قوانینی که ریشه در تمایلات مردم دارند می‌توانند اجرا شوند و قوانینی که این تمایلات و خواسته‌ها را نقض می‌کنند صرفاً نفرت عمومی را به همراه خواهند داشت و پا برجا نمی‌مانند.
نیروی «اشتیاق» به شما اجازه می‌دهد بتوانید افراد مناسب برای انجام مسئولیت‌ها و کارهای بزرگ و کوچک خود را در اختیار بگیرید و نگران مخالفت‌ها و خراب کاری پنهانی دیگران نباشید. این نیروی درونی «اشتیاق»، حرکت جمعی شما را متحد و منجر به پیروزی می‌کند.

تصویر شش‌خطی:

تصویر شش‌خطی 16: تندر غرش کنان از درون زمین بیرون می‌آید:
نگاره‌ی «هدایت الهی، شهود و اشتیاق».
در نتیجه،‌ پادشاهان باستان به منظور ارج نهادن به شایستگی‌ها،‌ موسیقی خود را ساخته
و در حالی که آن را شکوهمندانه به ایزد والا پیشکش می‌کردند،
ارواح نیاکان خود را برای حضور در این مراسم فرا می‌خواندند.

تندر غرش کنان از درون زمین بیرون می‌آید:
نگاره‌ی «هدایت الهی، شهود و اشتیاق».
در نتیجه،‌ پادشاهان باستان به منظور ارج نهادن به شایستگی‌ها،‌ موسیقی خود را ساخته
و در حالی که آن را شکوهمندانه به ایزد والا پیشکش می‌کردند،
ارواح نیاکان خود را برای حضور در این مراسم فرا می‌خواندند.

کنفسیوس درباره‌ی کسی که می‌تواند این نیرو را کاملاً درک کند می‌گوید: «... می‌تواند طوری بر جهان فرمانراویی کند که گویی جهان روی دستش می‌چرخد.»
موسیقی این قدرت را دارد تا تنش‌های قلب و گرفتگی‌های ناشناخته‌ی احساسی را برطرف کند.
«هدایت الهی، شهود و اشتیاق» قلبی، بی‌اختیار خودش را در جوشش یک موسیقی، رقص و حرکات آهنگین بدن نشان می‌دهد.
از دوران‌ باستان، این نوای الهام بخش اثری نامرئی بر قلب‌ها داشته و به گونه‌ای عرفانی و مرموز، باعث گرد هم آمدن و نزدیکی همه می‌شده است.
حاکمان از این ویژگی ذاتی موسیقی بهره می‌گرفتند؛ آن‌ها آن را بهبود بخشیده و تنظیم می‌کردند. آن‌ها موسیقی را پدیده‌ای مقدس و جدّی می‌دانستند که برای پاک‌سازی انسان‌ها طراحی شده است. گرامی‌ داشت فضایل بزرگان با موسیقی انجام می‌شد، در نتیجه، موسیقی پلی به جهان ناپیدا به حساب می‌آمد. در معابد، مردم با موسیقی و پانتومیم به خدا نزدیک می‌شدند. (تئاتر بر ساخته‌ی این مراسم است). احساسات مذهبی نسبت به آفریننده‌ی جهان هستی با مقدس‌ترین احساسات انسانیِ مربوط به بزرگداشت نیاکان در هم آمیخته شد. این یکی شدنِ ارواح نیاکان با ایزد پاک در لحظات شکوهمند آئینی، الهام بخش ایجاد پیوند میان خداوند و مردم شد. فرمانروایی که با گرامی داشت نیاکان خود خداوند را گرامی می‌داشت، به «پسر آسمان» و پیوند آسمان و زمین تبدیل می‌شد.
این‌ها خلاصه‌ای از فرهنگ چینیان است.
درباره‌ی قربانی بزرگ انجام شده در این مراسم کنفسیوس اینگونه می‌نویسد:
«کسی که می‌تواند این مراسم قربانی (نیروی هدایت الهی، شهود و اشتیاق) را کاملاً درک کند، می‌تواند طوری بر جهان فرمانراویی کند که گویی جهان روی دستش می‌چرخد.»


گفتارها و نقل قول‌های مرتبط با شش خطی:

در اطمینانی کامل از درستی رفتار اکنونی خود آرمیدن. همچنین به موسیقی نیز اشاره دارد.
«د.ف هوک»

کسی که موسیقی آسمان را درک می‌کند، هماهنگ با طبیعت زندگی می‌کند، و پس از مرگش در فرآیند تغییر چیزها شرکت می‌کند. در آرمیدن و استراحت، ویژگی او با اصل یین هماهنگ است؛ در فعالیت، حرکت او با اصل یانگ هماهنگ است. بنابراین، کسی که موسیقی آسمان را درک می‌کند، توسط آسمان سرزنش نمی‌شود و توسط مردم انتقاد نمی‌شود... گفته می‌شود: "در عمل مانند آسمان و در آرمیدن مانند زمین است... زیرا ذهن او آرامش را پیدا کرده است، از این رو آفرینش او را بزرگ می‌دارد."
«ژوانگ ژو(ژوانگزی)» - قرن ۴ پ.م

اراده‌ام به سادگی آن است که جاری می‌شود. زیرا ارادهٔ خدا را بهتر از ارادهٔ خودم ارزیابی می‌کنم. من به عنوان خادم و همراه او، به او متصل می‌شوم؛ حرکات، خواسته‌ها و به طور خلاصه اراده‌ای یکسان با او دارم.
«اپیکتتوس» - فیلسوف رواقی قرن ۱ م.


ترجمه و توضیح کامل هر شش خط

خط اول:
تصویر شش‌خطی 16: «اشتیاق» که آشکار شود بداقبالی به بار می‌آورد.

«اشتیاق» که آشکار شود بداقبالی به بار می‌آورد.

تفسیر خط اول

اگر به خاطر رابطه با انسان‌های مشهور یا ثروتمند به خود ببالید، ناگزیر با بداقبالی روبرو خواهید شد. «اشتیاق» هرگز یک احساس نفسانی نیست و فقط وقتی حقیقی است که شما را با دیگران متحد می‌کند.

جیمز لگ: خط یین اول، در ارتباط با خط ینگ چهارم است. او(نیروی زنانه‌ی یین) ممکن است از شادی این زمان خوشحال باشد، اما نمی‌تواند خویشتن دار باشد، این «اشتیاق» درون او فوران می‌کند و توجه‌های غیر ضروری و بی‌جا را به خود جلب می‌کند. از این رو این «اشتیاق» باعث شکست او می‌شود.

خط دوم:
تصویر شش‌خطی 16: محکم چون صخره. نه یک روز کامل.
درستی و محکمی خوش‌اقبالی به بار می‌آورد.

محکم چون صخره. نه یک روز کامل.
درستی و محکمی خوش‌اقبالی به بار می‌آورد.

تفسیر خط دوم

اجازه ندهید خیالات شما را از مسیر منحرف کنند.
وقتی دیگران مبهوت «اشتیاق» می‌شوند، به روشنی حقیقت چیزها را تشخیص دهید؛ اینگونه می‌توانید آلوده‌ی چاپلوسی بالا دستان و برخورد متکبرانه با زیردستان‌تان نشوید.
وقتی اولین نشانه‌ی شروع اختلافات دیده شد، به خوبی لحظه‌ی درست کناره گرفتن را تشخیص داده و آن را برای یک روز هم به تأخیر نیاندازید.
درستی و محکمی به این شیوه خوش‌اقبالی به بار می‌آورد.
کنفسیوس در مورد این خط می‌نویسد:
«شناخت بذرها (حقیقت چیزها)، این کاملاً الهی است. در ارتباط با بالادستان خود، انسان برتر چاپلوسی نمی‌کند. در ارتباط با زیردستانش، او متکبر نیست. چون او بذرها (حقیقت چیزها) را می‌شناسد. بذر‌ها شروع نامحسوس حرکت هستند؛ اولین ردّ پای خوش‌اقبالی (یا بداقبالی) که خودش را نشان می‌دهد. انسان برتر بذرها را تشخیص داده و بی معطلی وارد عمل می‌شود. در یی‌چینگ گفته شده است: «محکم چون صخره. نه یک روز کامل. درستی و محکمی خوش‌اقبالی به بار می‌آود.»
محکم چون صخره، چه نیازی به یک روز کامل دارد؟
این سنجش می‌تواند فهمیده شود.
انسان برتر پیدا و پنهان را می‌داند.
او ضعف را می‌داند، قدرت را هم می‌داند.
در نتیجه بی‌نهایت (انسان) چشم به او دارند.
»

خط سوم:
تصویر شش‌خطی 16: «اشتیاقی» که به بالا می‌نگرد (خواهان لطف دیگران است) پشیمانی می‌آفریند.
تردید پشیمانی می‌آفریند.

«اشتیاقی» که به بالا می‌نگرد (خواهان لطف دیگران است) پشیمانی می‌آفریند.
تردید پشیمانی می‌آفریند.

تفسیر خط سوم

در خط قبلی بر عکس این خط، متکی به خود بودید؛ در حالی که اینجا به شخص بالا دست خود چشم دوخته‌اید و این منجر به پشیمانی شما می‌شود.
همچنین اگر تردیدها زیاد طول بکشند، افسوس در پی دارند.
فرصت طلب باشید و لحظه‌ی درست را دریابید: تنها در اینصورت می‌توانید کار درست را انجام می‌دهید.

خط چهارم:
تصویر شش‌خطی 16: سرچشمه‌ی «اشتیاق».
او به چیزهای بزرگی دست می یابد.
جای شک نیست.
شما دوستان را به دور خود جمع کرده‌اید؛ همچون گیره‌ی مو که موها را جمع می‌کند.

سرچشمه‌ی «اشتیاق».
او به چیزهای بزرگی دست می یابد.
جای شک نیست.
شما دوستان را به دور خود جمع کرده‌اید؛ همچون گیره‌ی مو که موها را جمع می‌کند.

تفسیر خط چهارم

شما به واسطه‌ی اطمینان و عدم تردیدی که دارید، توانایی برانگیختن «اشتیاق» در دیگران را به دست آورده‌اید.
شما انسان‌هایی را به خود جذب می‌کنید که تردیدی ندارند و صادق هستند. با اعتماد به آن‌ها می‌توانید همکاری پرشوری داشته باشید و به موفقیت برسید.
مثل گیره‌ی مو که همه را دور هم جمع کرده و حفظ می‌کند، شما هم با حمایت‌های خود انسان‌ها را به خود جذب می‌کنید.

خط پنجم:
تصویر شش‌خطی 16: پیوسته مریض است ولی نمی‌میرد.

پیوسته مریض است ولی نمی‌میرد.

تفسیر خط پنجم

راه «اشتیاق» مسدود شده است. دائماً تحت فشار هستید و حتی نمی‌توانید آزادانه نفس بکشید.
به هر حال، این فشارها سودمند هستند و نمی‌گذارند نیروی خود را به خاطر «اشتیاقی» پوچ از بین ببرید.
این فشارهای بی‌وقفه به شما کمک می‌کنند زنده بمانید.

خط ششم:
تصویر شش‌خطی 16: فریب «اشتیاق و شهود» را خوردن.
اما اگر پس از پایان فرد تغییر کند، خطایی نیست.

فریب «اشتیاق و شهود» را خوردن.
اما اگر پس از پایان فرد تغییر کند، خطایی نیست.

تفسیر خط ششم

اجازه ندهید فریب شور و شهود کاذب را بخورید. اما اگر این توهم مسیرش را طی کند و پایان یابد، و شما همچنان‌ بتوانید تغییرش دهید؛ در اینصورت از خطا مصون می‌مانید.
آگاه شدن نسبت به این شور و شهود کاذب کاملاً ممکن و بسیار پسندیده است.

ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:

ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین می‌رود و برای ۲۵ سال تلاش می‌کند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمی‌شود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزه‌های چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمه‌ها، جمع‌آوری‌ها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبان‌ها ختم شد.

ریچارد ویلهلم

...توضیحات ما خلاصه‌ای از دیدگاه‌ها و افکار بزرگترین فیلسوفان چینی درباره شش‌خطی‌ها و خطوط، طی قرن‌های بسیار است...
ریچارد ویلهلم

کارل یونگ درباره‌ی ریچارد ویلهلم می‌نویسد:

ویلهلم واقعاً یک انسان معنوی بود که با بینشی شفاف و بلند نظری به چیزها می‌نگریست.
او دارای موهبتی بود که (به واسطه‌ی آن) می‌توانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (این‌ها) او را قادر می‌ساخت تا گنجینه‌های فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
ک.گ یونگ [خاطرات، رویاها، تأملات از ک.گ یونگ - ترجمه‌ی انگلیسی از ریچارد و کلارا]
ای جینگ (یی چینگ، ای چینگ)

کتاب ای جینگ(یی چینگ)، دائو، ذن، بودیسم، کنفوسیوس، یونگ، لایبنیتس و هرمان هسه

«ای» به معنای «تغییرات» و «جینگ» به معنای «کتاب» است و عموماً به عنوان اولین و عمیق‌ترین کتاب اصیل چینی شناخته می‌شود. (یی چینگ و یی جینگ تلفظات مرسوم دیگری از این کتاب هستند. تلفظ صحیح ).

تاریخچه‌ی ای جینگ(یی چینگ)

ای جینگ یا کتاب تغییرات حداقل ۲۸۰۰ سال(دوران شاه ون) قدمت دارد. بر اساس یافته‌های ادوارد شاونسی، استاد زبان و تمدن چینی در دانشگاه شیکاگو تکمیل «ای» به شکل امروزی به دوران پادشاهی «شاه ون» که نام‌هایی مثل شاه ژوان یا دوک سلسله‌ی ژو از «سلسله‌ی ژو»(۷۸۲ - ۸۲۷ پیش از میلاد) بر می‌گردد.

فو هسی پادشاه افسانه‌ای چین و نگارنده‌ی سه خطی‌ها

در بسیاری منابع این کتاب تکمیل شده‌ی یافته‌ها و آموزه‌های پادشاهی افسانه‌ای در چین باستان به نام «فو هسی» است که اطلاعات دقیق و روشنی از ایشان در دست نیست اما دوران حکومت او به ۲۰۰۰ یا ۲۹۰۰ سال پیش از میلاد نسبت داده شده است.
مشهور است که فو هسی سه خطی‌ها را از روی لاک یک لاک پشت اقتباس کرده که بنیان به وجود آمدن علوم و فنون مختلف مثل فنگ شویی و تای چی در چین و همچنین کتاب ای جینگ است.

به جرئت می‌توان گفت کتاب ای جینگ(یی چینگ) و آموزه‌های آن اگر منشأ تمام آموزه‌ها و مکاتب شرقی نباشد، منشأ و تأثیرگذار بر بیشتر آن‌ها هست.

اهمیت ای جینگ(یی چینگ) نزد خردمندان شرق و غرب

مشورت با این کتاب و آموختن مفاهیم بنیادین آن از گذشته نزد خردمندان شرق مثل بزرگان ‌«ذن» و سایر شاخه‌های «بودایی چینی» و برخی بزرگان معاصر غربی مثل «کارل یونگ» روانشناس، «لایبنیتس» ریاضی‌دان و فیلسوف، و هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش رواج داشته و همچنان هم دارد.
روش استفاده از ای جینگ(یی چینگ) به منظور رمزگشایی حال درونی و وضعیت بیرونی است تا فرد نسبت به وضعیت مد نظرش بینش درست پیدا کند و رفتار هماهنگ با «راه یا دائو» در آن وضعیت را یادبگیرد.
بنیان ای جینگ(یی چینگ) بر اساس مفاهیم وحدت وجود، یگانگی، یکپارچگی و معنا دار بودن همه‌چیز بنا شده که مفاهیمی مشترک در تمامی آیین‌ها و یافته‌های اصیل بشری است که فقط با زبان‌های گوناگونی معرفی شده‌اند و در ادامه کمی به آن‌ها خواهیم پرداخت.