شش خطی 30
همکاری و تابندگی
اسامی دیگر:
درخشیدن، شعلهور شدن و روشن کردن، هوشمندی، به هم پیوستن
واکاوی و توضیح:
نور وجود شما چنان اوضاع را دگرگون خواهد کرد که تغییرات جادویی و معجزهآسا به نظر خواهند رسید. با این حال تنها تغییر دیدگاه و رفتار است که وضوح و دگرگونی به همراه میآورد.
وقتی به عنوان یک انسان محدودیت خود را درک کنید، میتوانید به جریانِ نیرویِ خیرخواهِ جاری در همهی هستی تکیه کنید و به موفقیت دست یابید.
همچنین با پرورش ویژگیهای موافقت و تسلیم بودن در خود، دید کاملاً شفافی نسبت به خود و زندگی به دست میآورید که به شما کمک میکند جایگاه خود در زندگی را پیدا کنید.
مراقب آتش درونتان باشید و درست از آن استفاده کنید تا زنده بماند؛ مثل شهابسنگی نباشید که خیلی زود تمام نیروی خود را مصرف میکند و لحظهای بعد خاموش شده و از یاد میرود. چنین رفتارهایی تأثیر ماندگاری بر جای نمیگذارند.
شما میتوانید با این نور، چهار گوشهی جهان را روشن کنید.
معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم
معرفی شش خطی
این ششخطی یکی دیگر از دوگانههای ای جینگ است.
سهخطی لی یعنی چسبیدن به چیزی، ثابت شده، وابسته یا خوابیده روی چیزی و همچنین تابندگی. یک خط تاریک به دو خط درخشان چسبیده است، یکی بالا و یکی پایین – تصویر فضایی خالی میان دو خط قدرتمند، که به خاطر آن دو خط قوی درخشان شده اند. سه خطی بیانگر دختر میانی است. نیروی آفریننده (۱) با خط میانی نیروی پذیرنده (۲) وارد همکاری شده و به این شکل، لی ساخته شده است.
تصویر این سهخطی آتش است. آتش تعریفی ندارد جز اینکه به مادهی سوختنی میچسبد و به این ترتیب میدرخشد. همانطور که آب از آسمان به سمت زمین میآید، آتش از زمین به بالا شعله میکشد. همانطور که ک.آن، آب یعنی روحی که در بدن حبس شده، لی نشان دهندهی طبیعتی در حال درخشیدن است.
سنجش ششخطی:
از «ونوانگ (شاه ون)» نگارندهی ایجینگ (~سدهی نه تا یازدهم پیش از میلاد)
همکاری و تابندگی.
درستی و محکمی هماهنگ و سودمند است،
و به موفقیت منجر میشود.
پرورش دادن (ویژگیهای) گاو (در خود) کامیابی به بار میآورد.
به این ترتیب، خورشید و ماه به آسمان چسبیدهاند، غلات، علف و درختان به زمین. بنابراین روشنایی دوچندانِ انسان فداکارْ در این وضعیت (دو سهخطی آتش)، به حقیقت متکی است و به وسیلهی آن همهی جهان را شکل میدهد. زندگی انسانی روی کرهی زمین مشروط و مقید است، و وقتی این محدودیت را درک کنید، به نیروهای هماهنگ و خیرخواه کیهانی تکیه میکنید و اینگونه میتوانید موفق شوید.
گاو نماد بینهایت فرمانبرداری و مطیع بودن است. وقتی درون خود خُلق و خوی موافقت و تسلیم بودن اختیاری را پرورش دهید، شفافیت تیزبینانهای به دست میآورید و میتوانید جایگاه خود را در جهان بیابید.
تصویر ششخطی:
منسوب به «کنفسیوس» (~سدهی ششم تا پنجم پیش از میلاد)
چیزی که افروخته شده دو چندان شعله میکشد:
نگارهی آتش.
به این ترتیب انسان بزرگ (The great man) با زنده نگه داشتن این روشنایی، چهار گوشهی جهان را روشن میکند.
شما (انسان بزرگ The great man) به کارهایی که برخاسته از طبیعت شما است، در جهان انسانی ادامه میدهید. شما با روشنایی ذاتی خود کاری میکنید تا نور در جهان بیشتر و بیشتر گسترش یابد و عمیقتر در روح و جان همه نفوذ کند.
It is a noteworthy and curious coincidence that fire and care of the cow are connected here just as in the Parsee religion. [According to the Parsee belief the Divine Light, or Fire, was manifested in the mineral, vegetable, and animal worlds before it appeared in human form. Its animal incarnation was the cow, and Ahura-Mazda was nourished on her milk.]
تجربهها و سوالات 30
متن اصلی خطوط از «وووانگ» (پسر شاهون) و «دوک ژو» (برادر کوچکتر شاهون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سدهی یازدهم پیش از میلاد)
خط اول:
جای پاها از روی هم رد شده است. اگر کسی در هدفش جدی باشد، خطایی نیست.
تفسیر خط اول
صبح زود است و کار شروع شده است. ذهن در خواب به جهان بیرون بسته است؛ الان دوباره پیوندش با جهان از سر گرفته میشود. در پای تأثیرات شما متقاطع است و فعالیت و شتابزدگی را نشان میدهد. مهم است که آرامش درونی خود را حفظ کنید و اجازه ندهید با همهمهی زندگی به این سو و آنسو کشیده شوید. اگر جدی و خونسرد باشید، میتوانید شفافیت ذهنی لازم برای کنار آمدن با بیشمار تأثیر بیرونی را بدست آورید. دقیقاً زمان شروع است که تمرکز جدی مهم است، چون آغاز (روز و آغاز کار) بذر تمامی اتفاقات دنبالهی خود را به همراه دارد.
خط دوم:
نور زرد. خوشاقبالی فوقالعاده.
تفسیر خط دوم
روز به میانه رسیده است؛ خورشید با نوری زرد میتابد. زرد رنگ اقدام کردن و حد وسط است. نور زرد نیز سمبل فرهنگ و هنری متعالی است که هارمونی در آن به کمال رسیده است و حافظ حد میانه است.
خط سوم:
در نور غروب خورشید، مردان یا بر ظرفهای غذا میکوبند و آواز سر میدهند یا نزدیک شدن دوران پیری را به سوگ مینشینند.
بداقبالی.
تفسیر خط سوم
اینجا پایان روز است. نور غروب خورشید یادآور مشروط و گذرا بودن جهان است. در بند این جبر زندگی، مردم معمولاً آزادی درونی خود را از خود سلب میکنند. گذرا بودن و ناپایداری زندگی باعث شده به سمت بی بند و باری و عیاشی سوق پیدا کنید تا مثلاً از آن کمال استفاده را ببرید، یا دچار افسردگی شوید و زمان گرانبهای خود را به خاطر نزدیک شدن دوران پیری و پایان زندگی خرج گریه و زاری کنید. هر دو رویکرد اشتباه است. برای انسان برتر فرقی نمیکند مرگ زود بیاید یا دیر. او خود را تربیت کرده، منتظر زمان مقرر شده است، و به این شیوه سرنوشتاش را تضمین میکند.
خط چهارم:
ناگهان میآید؛ شعله میکشد، خاموش شده و دور انداخته میشود.
تفسیر خط چهارم
شفافیت ذهن رابطهاش با زندگی مانند رابطهی آتش و چوب است. آتش به چوب میچسبد، اما نابودش میکند. شفافیت ذهن ریشه در زندگی دارد اما میتواند نابودش کند. همه چیز به نحوهی استفاده از این روشنایی بستگی دارد. تصویری که برای این خط استفاده شده تصویر یک شهابسنگ یا آتش گرفتن کاه است؛ اگر هیجان زده و خستگیناپذیر باشید، ممکن است زود رشد کنید و برجسته شوید، اما هیچ تأثیر ماندگاری بر جای نمیگذارید. به همین دلیل وقتی تمام توان خود را خیلی زود مصرف کنید، مانند یک شهابسنگ از یاد میروید.
خط پنجم:
ناله و زاری به راه میفتد و اشکها جاری میشوند، اما خوشاقبالی در پی آن است.
تفسیر خط پنجم
اینجا نقطهی عطف زندگی شما سر رسیده است. بدون هیچ اخطاری، شما در این نقطه خود را مثل آتش میسوزانید. در عوض، به بیارزشی چیزها پی میبرید و اینگونه میتوانید ترس و امید، هر دو را کنار بگذارید و به گریه و زاری بنشینید: اگر بخواهید به روشنایی و شفافیت ذهن دست یابید، این غم مایهی خوشاقبالی شما خواهد بود. چون اینجا برخلاف خط سوم حالتی گذرا نیست و قلباً شما را دگرگون میکند.
خط ششم:
پادشاه از او برای پیش رفتن و برقراری نظم به وسیلهی تنبیه و مجازات استفاده کرد.
سپس بهتر است همهی سرکردهها را بکشد و پیروانشان را بازداشت کند. سرزنشی در این کار نیست.
تفسیر خط ششم
هدف تنبیه و مجازات، ایجاد نظم است نه اعمال مجازاتهای کورکورانه. بدی و شرارت باید به صورت ریشهای حل شود. برای ریشه کن کردن شرارت در زندگی اجتماعی، بهترین کار کشتن سرکردهها و بخشیدن پیروان آنها است. برای تربیت خود بهترین کار ریشه کن کردن عادتهای بد و تحمل آنهایی است که آسیب چندانی ندارند. چون فرهنگ ریاضت کشیدن خیلی سختگیرانه، مثل حکمهای به شدت سختگیرانه و بیمورد، به موفقیت نمیرسد.
گفتارهای شش خطی 30