کتاب ای جینگ(یی چینگ) اسلام و ایران
ساختار شش خطی در ای جینگ(یی چینگ) اشاره به ساختار شش سطحی آفرینش دارد.
هر شش خطی یا شش وجهی یا شش سطحی در ای جینگ از دو سه خطی تشکیل شده است.
سه خطی بالایی نمایانگر و جایگاه آسمان، و سه خطی پایینی نمایانگر زمین است.
این ترکیب آسمان و زمین بنیان شکل گیری ای جینگ است
که در کوچکترین حالت همان ینگ و یین، در سه خطیها سه خطی آسمان و زمین، و در شش خطیها نیز شش خطی ۱ و ۲ است که اصل و اساس ای جینگ به حساب میآیند.
و کسی که عقل کامل دارد و به روشنایی رسیده، به تمام این آسمانها و زمین و برساختهای مختلف این دو گانهی اصلی اشراف پیدا کرده است.
همچنین ساختار ای جینگ و حرکت در آن از پایین به بالا است. یعنی خط اول خط پایینی و خط آخر(ششم) خط بالایی است و هنگام مشورت با ای جینگ و رمز گشایی وضعیت،
خطوط از پایین به بالا ساخته میشوند و به کمال میرسند.
مفاهیم مشترک نظام آفرینش در ای جینگ(یی چینگ) و قرآن
در قرآن این ساختار شش سطحی به این شیوه بیان شده:
آنكه آسمانها و زمين را با هر چه ميان آنهاست در شش مرتبه(یوم) بيافريد و سپس به عرش پرداخت خداى رحمان است، درباره او از شخصى رازدان بپرس سورهی فرقان - آیهی ۵۹
بخشی از کتاب «انسان کامل» که مرتبط با بحث ماست:
در بیان انسان کامل
ای درویش! الف سنۀ اقلّ است، و خمسین الف سنۀ اکثر است. از آن کمتر نباشد، و ازین زیادت نبود. «والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»، تین عبارت از دوات است، که دریای کلّ و جامع نور و ظلمت است، «و زیتون» عبارت از عقل اوّل است، که قلم خدای است، و «طور سینین» عبارت از فلک اوّل است، که عرش خدای است، و «هذا البلد االامین» عبارت از انسان کامل است که زبده و خلاصۀ موجودات است، وجامع علوم و مجمع انوار است، «بلد» از جهت آن میگویند که انسان کامل مصر جامع است، و بتمام اوصاف حمیده و اخلاق پسندیده آراسته است؛ و «امین» از جهت آن می گویند که انسان کامل خوف آن ندارد که از راه باز گردد و ناقص بماند. انسان کامل بشهری رسیده است که «من دخله کان آمناً». کتاب انسان کامل - عزیزالدین نسفی - قرن هفتم هجری
این ساختار حرکت از عقل اول و پایین آمدن و دوباره به بالا رفتن و به عقل، روشنایی و کمال رسیدن در لوح زمرد هرمس تریسمجیستوس یا همان ادریس نبی علیه السلام به روشنی آورده شده که مطالعه و آشنایی با مفاهیم آن نیز خالی از لطف نیست.
ساختار دوگانگی هماهنگ با یین و ینگ در قرآن
و همچنین دوگانگی بنیان آفرینش چیزها که هماهنگ با مفهوم یین و ینگ است، در آیاتی از قبیل آیهی زیر در قرآن توضیح داده شده است:منزه است آن كسى كه تمامى جفتها را بيافريد چه آن جفتهايى كه از زمين مىروياند و چه از خود انسانها و چه از آن جفتهايى كه انسانها از آن اطلاعى ندارند سورهی یس - آیهی ۳۶ - ترجمهی برگفته از ترجمهی تفسیر المیزان
از نمونههای زیبای این ساختار شش خطی و قرار گیری انسان کامل در بالای این سه خطی سورهی شمس است که به ترتیب ساختار نور و تاریکی، و آسمان و زمین معرفی شده:
به نام خداوند مهر گستر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾
سوگند به خورشيد و تابندگىاش (۱)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشيد] رود (۲)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾
سوگند به روز چون [زمين را] روشن گرداند (۳)
وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (۴)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵﴾
سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت (۵)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾
سوگند به زمين و آن كس كه آن را گسترد (۶) سورهی شمس
سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد (۷) سورهی شمس
نخستين چيزى كه خدا آفريد، نور بود -- أوَّلُ ما خَلقَ اللّهُ نُور
نخستين چيزى كه خدا آفريد، عقل بود -- أوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ العقَلُ
نخستين چيزى كه خدا بيافريد، نور من بود -- أول ما خلق الله روحي
از امام علی علیه السلام درباره نخستين آفريدهی خدا سؤال شد ایشان پاسخ دادند: «نور را آفريد»
«و قد سئلَ عَن أوَّلِ ما خَلقَ اللّهُ: خَلقَ النُّورَ»
نسبت امیرالمومنین علی علیه السلام به سایر مخلوقات مثل نسبت معقولات-سطح نور- است به محسوسات -سطح نادانی و تاریکی- که جای تأمل دارد.
ابن سینا - مقالهی معراج نامهتوصیف دائو از لائودزو و خدا از امیر المومنین
مفاهیم یین و ینگ و تأثیر ای جینگ به طور گسترده در «دائویسم» و اثر ارزشمند جناب «لائودْزی»، «دائو ده جینگ» دیده میشود. این کتاب دو بخش دارد که بخش اول آن با چنین مفاهیمی آغاز میشود: دائویی که بتوان در موردش سخن گفت، دائو نیست.توضیحی مرتبط با جملهی بالا از فصل اول دائو ده جینگ در خطبهی اول حضرت علی(علیه السلام) در کتاب «راه شیوایی(نهج البلاغه)» بسیار روشنگر، دقیق و کامل است که بخشی از آن به صورت زیر است:
سر لوحه دین شناختن اوست، --
أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ
و درست شناختن او، باور داشتن او، --
وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ
و درست باور داشتن او، یگانه انگاشتن او، --
وَ كَمَالُ التَّصْدِیقِ بِهِ تَوْحِیدُهُ
و یگانه انگاشتن، او را بسزا اطاعت نمودن، --
وَ كَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ
و بسزا طاعت نمودن او، صفتها را از او زدودن، --
وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْی الصِّفَاتِ عَنْهُ
چه هر صفتى گواه است كه با موصوف دو تاست و هر موصوف نشان دهد كه از صفت جداست، --
لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَیرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَیرُ الصِّفَةِ،
پس هر كه پاك خداى را با صفتى همراه داند او را با قرینى پیوسته، --
فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ
و آن كه با قرینش پیوندد، دوتایش دانسته، --
وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ
و آن كه دوتایش خواند، جزء جزءاش داند، --
وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ
و آن كه او را جزء جزء داند، او را نداند،--
وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ
و آن كه او را نداند در جهتش نشاند، --
وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَیهِ
و آن كه در جهتش نشاند، محدودش انگارد، --
وَ مَنْ أَشَارَ إِلَیهِ فَقَدْ حَدَّهُ
و آن كه محدودش انگارد، معدودش شمارد. --
وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ.
و آن كه گوید در كجاست در چیزیش در آرد، --
وَ مَنْ قَالَ فِیمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ
و آن كه گوید فراز چه چیزى است دیگر جایها را از او خالى دارد. --
وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ.
بوده و هست، از نیست به هستى در نیامده است. --
كَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ
با هر چیز هست، و همنشین و یار آن نیست، و چیزى نیست كه از او تهى است. --
مَعَ كُلِّ شَیءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَیرُ كُلِّ شَیءٍ لَا بِمُزَایلَةٍ،
هر چه خواهد پدید آرد، و نیازى به جنبش و وسیلت ندارد. --
فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ
از ازل بیناست و تا به ابد یكتاست، .
وَ الْآلَةِ بَصِیرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَیهِ مِنْ خَلْقِهِ،
دمسازى نداشته است تا از آن جدا افتد --
مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ یسْتَأْنِسُ بِهِ
و بترسد كه تنهاست --
وَ لَا یسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ.
ای جینگ و مفاهیم مشترک با ایران باستان و آیین زرتشت
شش مرتبهای بودن آفرینش و ساختار جهان هستی در ایران باستان و آیین جناب زرتشت نیز مانند ای جینگ(یی چینگ) بیان شده و نشان از حقیقتی واحد در نظام آفرینش دارد که همهی بزرگان با آن آشنا بودند.گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار (به پارسی میانه: گاسانبار) در باورهای مزدیسنی شش «گاه» است، که اهورهمزدا جهان را در آنها آفرید.[۱] نخستِ هر گاهی نامی دارد و در یکمٍ هر گاهی جشنی سازند. بدین ترتیب نام شش جشن در شش گاه از سال نیز است، که از با شکوهترین جشنهای مردمی زرتشتیان اند.
این شش گاه در فروردینیشت، بند ۸۶، به ترتیب چنین است: گاه آفرینش آسمان، گاه آفرینش آب، گاه آفرینش زمین، گاه آفرینش گیاهان، گاه آفرینش جانوران و گاه آفرینش مردم.
همچنین در فرهنگ ایران باستان زمین با ویژگیهای همسانی با یین و سه خطی زمین، زن یا مادر شناخته میشود. روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند) یا اسپند، روز «سپندارمذ» یا «اسپندارمذ» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمذگان» یا «اسفندگان» (اسپندگان) روز زن و زمین است که در ویکیپدیا توضیحات خوب و قابل تأملی از این جشن «سپندارمذگان» نوشته شده است.
آموزههای ای جینگ
آموزههای ای جینگ به زبانها و بیانهای مختلف در ایران و آیینهای سراسر جهان آمده و در کل در راستای «شناخت خود» یا «هماهنگی با راه» است.یکی از دوستان که شاید نخواهد اسمش گفته شود آیینی به نام «رهسپاری» که شامل شش قدم است را توضیح داد که آموزههای ای جینگ در آن خلاصه میشود (نام آیین و قدمهای آن از یافتههای خود او و همراهش است):
پذیرش، سواشدگی، فروتنی، پاکی، سنجیدگی، وخشیدن(فروزش، افروختن) و یا دو قدم کلی پذیرش و سپارش که اسم رهسپاری نیز اشاره به همان «هماهنگی با راه» دارد.
بی مقاومتی یا none resistance
یکی دیگر از مفاهیم اساسی جاری در تمام ای جینگ مفهوم «بیمقاومتی» یا none resistance است که البته همسو با مفهوم پذیرش است.در این حالت ما با چیزی که هست مخالفت نمیکنیم، آن را میپذیریم و بر اساس آن سعی میکنیم رویکرد و رفتار هماهنگ را تشخیص داده و انتخاب کنیم.
به اینگونه که در جایی با مانعی روبرو میشویم که بهتر است برای برداشتن آن زور نزنیم، با فردی با تجربه مسئله را در میان بگذاریم و پیشرفتن و انجام کارهای بزرگ را به زمان دیگری بسپاریم(شش خطی ۶)، و جایی با موانعی روبرو میشویم که باید با توسل به قانون و اجرای قوانین و مجازاتها آن را از میان برداریم و ترسها و تلخیهای این مسیر ما را از انجام آن باز ندارد(شش خطی ۲۱).
و یا در جایی اجازه بدهیم هدایت شویم و به هیچوجه به دنبال هدایت کردن دیگران و دخالت کردن در چگونه پیش رفتن امور نباشیم، و با فداکاری و عشق آنچه از ما خواسته میشود را با تمام نیرو انجام دهیم(شش خطی ۲ که بنیان مفهوم پذیرش است)
تأثیر استفاده از ای جینگ(یی چینگ) در زندگی
استفادهی روزمره و متداول از ای جینگ کمک میکند با نگاه درست و عاقلانه در زندگی آشنا شویم و کم کم نگاه درست به هر وضعیت درونی و بیرونی را بیاموزیم.در واقع موارد بسیار نادری هست که ای جینگ مستقیماً توصیه میکند کاری را انجام دهید یا از آن پرهیز کنید.
ای جینگ یک مشاور است که به ما کمک میکند وضعیت درونی و بیرونی را واکاوی کنیم تا دید دقیق، روشن و همه جانبهای از آنچه در جریان است پیدا کنیم، و ببینیم ادامه دادن با چنین نیت، فکر و رفتاری باعث میشود در چه مسیری قدم برداریم، و با ادامه دادن در آن مسیر به کجا خواهیم رسید.
سپس از آنها استفاده کنیم تا شناخت بهتری از خود و زندگی پیدا کنیم و تصمیماتی عاقلانه(هماهنگ) بگیریم.