متن اصلی و تفسیر ای جینگ
شش خطی 43
عبور از موانع
اسامی دیگر شش خطی 43:
عزم راسخ، نماد تصمیم گیری، کنار زدن موانع، پیش رفتن و از میان برداشتن راهبندها، شهامت نشان دادن، جدا کردن، از بین بردن فساد، ریشه کن کردن
شش خطی 43
عبور از موانع
چکیده:
این ششخطی دقیقاً برعکس ششخطی فروپاشی «۲۳»، به زمانی اشاره دارد که فرومایگی و ناشایستگیها در حال بر طرف شدن هستند.
این فرآیند مثل جریان خروشان رودخانهای است که با موفقیت از همهی موانع عبور میکند.
چهار نکته را به یاد داشته باشید:
این شرایط عزمی راسخ میطلبد و باید استوار و محکم بمانید.
سازش با بدی جزء گزینههای شما نیست.
رویارویی مستقیم با فرومایگی (درونی یا بیرونی) و مقابله به مثل فقط اوضاع را بدتر میکند و اینگونه خود را تا سطح آنها پایین میبرید.
در این شرایط باید صریحاً موضعی روشن و عمومی در برابر آنها اتخاذ کنید و در عین حال، با آنها درگیر نشوید.
به جای کشتی گرفتن با ویژگیهای منفی، نیروی خود را صرف پرورش ویژگیهای مثبت کنید. همچنین روی چیزی پافشاری نکنید و از بازخوردها برای رشد درونی استفاده کنید.
و توصیهی آخر، هر بالایی پایینی دارد و بهتر است در وقت توانایی به فکر پایینتر از خود باشید تا دچار فروپاشی«۲۳» نشوید.
معرفی شش خطی
این ششخطی از یک طرف روی عبور موفقیت آمیز از موانع پس از دورهای پر تنش تمرکز میکند، مثل رودخانهی خروشانی که سدها و گرفتگیهای طول مسیرش را در هم میشکند. از طرف دیگر، بر اساس زندگی انسانی، به زمانی اشاره دارد که انسانهای فرومایه کم کم ناپدید میشوند و تأثیر آنها رو به افول میگذارد. در نتیجهی رویکردی قاطعانه، تغییری در اوضاع رخ میدهد، یک عبور موفقیت آمیز از موانع و راهبندها.
این ششخطی با ماه سوم میلادی، آپریل و می (اواخر زمستان و آغاز بهار)، پیوند دارد.
سنجش ششخطی:
«عبور موفقیت آمیز از موانع».
او باید با جدیت مسئلهی به وجود آمده را در پیشگاه پادشاه روشن سازد.
پرداختن به این مسئله با اینکه خطرناک است باید صادقانه مطرح شود.
لازم است به شهر او اطلاع داده شود. دست به اسلحه بردن در این وضعیت هماهنگ و سودمند نیست.
به عهده گرفتن کاری برای او هماهنگ و سودمند است.
حتی اگر تنها یک انسان فرومایه در شهر جایگاه مهمی را تصاحب کند، میتواند انسان برتر را تحت فشار بگذارد. حتی شوق یک هوس که در قلب پنهان شده میتواند بر عقل سایه بیاندازد. احساس و عقل نمیتوانند در کنار هم باشند- از این رو مبارزهی علنی برای ظهور خیر و خوبی لازم است.
در مقابلهی خیر و شر، به هر حال قوانین روشنی برقرار است که اگر میخواهید به موفقیت دست یابید نباید نادیده گرفته شوند: اول، جدیت و قاطعیت شما در این مسئله باید بر اساس اتحادی قدرتمند و دوستانه باشد.
دوم، سازش با شر ممکن نیست؛ شر تحت هر شرایطی باید بیاعتبار شود. همچنین احساسات و کاستیهای خود ما نیز نباید نادیده گرفته شوند.
سوم، کشمکش و مبارزه نباید مستقیماً و با زور انجام شود: اگر با نیروی شر مقابله کنید، دست به اسلحه میبرد، و اگر این لطف را به او بکنید که مبارزهای تمام عیار با او به راه بیاندازید، در آخر شکست میخورید؛ چون خودتان را در بند انواع احساسات منفی و تنفر گیر میاندازید. از این رو هنگام شروع به رویارویی با آن، مهم است که در جایگاه امنی باشید تا در مقابل خطاهایی که با آنها به مقابله برخاستهاید در امنیت بمانید. این شیوهای است که نیروی شر توانایی مقابله با شما را ندارد.
از همین جهت، ما نباید با عیب و ایرادهای خودمان هم مستقیماً روبرو شویم. چون تا زمانی که با آنها کشتی میگیریم، آنها هستند که پیروز میشوند. نیرومندانه پیش رفتن در خیر و خوبی بهترین راه مبارزه با شر است.
تصویر ششخطی:
دریاچه تا آسمان بالا آمده است:
نگارهی «عبور موفقیت آمیز از موانع».
اینگونه انسان برتر ثروتها را میان فرو دستان توزیع میکند و از تکیه بر تقوای خود پرهیز میکند.
وقتی آب دریاچه تا آسمان بالا میآید، دلیلی برای ترسیدن از طوفان وجود دارد. این را به عنوان اخطاری در نظر بگیرید و از یک فروپاشی مهلک جلوگیری کنید. اگر ثروت را برای خود انباشته کنید، قطعاً طعم فروپاشی را خواهید چشید. چون هر جمع شدنی با انتشار و پراکندگی همراه است و هر انباشتگی، پراکندگی در پی دارد. از این رو انسان برتر در حین جمع کردن میبخشد.
به همین شیوه، در رشد فردی سرسختانه روی چیزی پافشاری نکنید و پذیرای بازخوردهایی باشید که به سنجش مداوم و دقیق رفتارتان کمک میکنند.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
گفتاری ثبت نشده - در حال جمع آوری و آماده سازی
ترجمه و توضیح کامل هر شش خط
خط اول:
با انگشتان پا، قدرتمندانه به جلو گام برمیدارد.
وقتی کسی برای انجام کاری اقدام میکند، در حالی که (تواناییهای او) متناسب با چنین مسئولیتی نیست، مرتکب خطا میشود.
تفسیر خط اول
این دورهی پیشروی مصمم و جدی، مخصوصاً آغاز سختی دارد. در این زمان احساس میکنید که باید به جلو فشار بیاورید اما مقاومت همچنان قدرتمند است؛ از این رو باید توان خود را به خوبی بسنجید و تنها تا جایی حرکت کنید که موفقیت شما حتمی است. کورکورانه پیش رفتن کار اشتباهی است، چون دقیقاً ابتدای کار است که برخورد با موانع محکم و عقب رانده شدن فاجعهبارترین نتایج را به همراه دارد.
خط دوم:
فریادی اخطار دهنده.
در عصر و شب (در حالت) آماده باش است و از چیزی نمیترسد.
تفسیر خط دوم
آمادگی همه چیز است. مصمم بودن پیوندی ناگسستنی با احتیاط دارد. اگر شما مراقب باشید و هشیار بمانید، نیازی نیست هیجان زده شوید یا کسی به شما اعلام خطر کند. وقتی همواره مراقب اوضاع باشید، حتی پیش از اینکه خطری ایجاد شود، شما در مقابل این خطر مسلح هستید و نیازی نیست بترسید.
انسان برتر مراقب چیزی است که هنوز در دیدرس نیست و آمادگی اعلام خطری که هنوز به صدا در نیامده را دارد؛ به همین دلیل او میتواند در میان سختیها طوری حرکت کند که انگار سختی و مشکلی در کار نیست. اگر شما شخصیت خود را بسازید، مردم با خواست خود تسلیم شما میشوند. وقتی عقلانیت پیروز شود، احساسات خودش کناره میگیرد. محافظه کار بودن و رها نکردن مواضع دفاعی خود روش درستی است که امنیت شما را حفظ میکند.
خط سوم:
استخوانهای فک قوی داشتن با خود بدبختی میآورد.
انسان برتر کاملاً مصمم است و به تنهایی گام بر میدارد و در باران گیر میافتد.
او سر تا پا کثیف میشود، و مردم علیه او حرفهایی میزنند اما خطایی در کار او نیست.
تفسیر خط سوم
اینجا مردی به تصویر کشیده شده است که در موقعیت دو پهلویی است. در حالی که همه در حال مبارزه با هر چیز پست و بیارزش هستند، او به تنهایی با انسان فرومایهای ارتباط دارد. اگر او پیش از رسیدن زمان مناسب به صورت بیرونی بر علیه این فرد موضع گیری کند و توان خود را نشان دهد، همه چیز را به خطر میاندازد، چون این انسان فرومایه منابع کافی دارد که به سرعت بتواند اقدامات متقابلی انجام دهد. وظیفهی شما در این وضعیت بسیار سخت است. شما باید از درون کاملاً مصمم بمانید و، در حالی که با این انسان فرومایه ارتباط خود را حفظ میکنید، از همراه شدن در کارهای پست او بپرهیزید. قطعاً شما بد قضاوت میشوید. اینطور گمان میشود که شما هم با آنها هستید. شما تنها خواهید ماند چون هیچکس شما را درک نمیکند. رابطهی شما با این انسان فرومایه باعث میشود در چشم اکثریت حقیر به نظر برسید و مردم از شما شکایت داشته باشند. اما شما میتوانید این قدرنشناسی آنها را تحمل کنید و مرتکب اشتباه نشوید، چون با خودتان صادق هستید.
خط چهارم:
دیگر پوستی بر رانهایش نمانده و راه رفتن سخت شده است.
اگر به خودش اجازه میداد که مثل گوسفندان هدایت شود، دیگر افسوس چیزی را نمیخورد.
اما اگر این حرفها را بشنود باورشان نمیکند.
تفسیر خط چهارم
شما از بیقراری درونی رنج میکشید و نمیتوانید در جای خود آرام بگیرید. شما میخواهید تحت هر شرایطی به جلو فشار بیاورید، اما با موانع غیر قابل نفوذی روبرو میشوید. درنتیجه این شرایط کشمکش درونی برای شما ایجاد میکند. اگر میتوانستید از این لجاجت دست بر دارید، همه چیز به خوبی پیش میرفت. اما به این نصیحتها گوش نمیدهید. با اینکه گوشتان سالم است، لجبازی باعث میشود نتوانید بشنوید.
خط پنجم:
در برخورد با علفهای هرز، «عزمی راسخ» لازم است.
گام برداشتن در میانه بدون سرزنش باقی میماند.
تفسیر خط پنجم
علفهای هرز پشت سر هم رشد میکنند و خلاص شدن از آنها کار سختی است. همینطور سر و کله زدن با انسان فرومایهای که در جایگاه بالایی قرار گرفته نیاز به عزمی راسخ دارد. شما رابطهی مشخصی با چنین فردی دارید، از این رو این خطر وجود دارد که از ادامه دادن ناامید شوید. شما باید با عزمی راسخ ادامه دهید و از مسیر خود منحرف نشوید. تنها در اینصورت است که بدون خطا باقی میمانید.
خط ششم:
صدای فریادی نمیآید.
در آخر بداقبالی سر میرسد.
تفسیر خط ششم
به نظر میرسد پیروز شدهاید. تنها ته ماندههای شر باقی مانده که این شرایط اقتضا میکند آن را ریشه کن کنید. همه چیز به نظر آسان میرسد و دقیقاً همینجا خطر پنهان شده است. اگر مراقب نباشید، نیروی شر پنهان شده و موفق به فرار میشود. وقتی موفق به فرار شد، مثل بذری میماند که بداقبالیهای تازه از آن برمیخیزند، چون نیروی شر به راحتی از بین نمیرود. پس در برخودر با ویژگیهای منفی شخصیتی، باید با دقت کار کنید. اگر به خاطر بیدقتی هر چیزی نادیده گرفته شود، زشتی تازهای از آن برمیخیزد.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.