مقالهها
متن اصلی و تفسیر ای جینگ
شش خطی 28
نهایت فشار
اسامی دیگر شش خطی 28:
تجمع عنصر قوی، توده بحرانی، سقف در حال فروریختن، برتری عنصر بزرگ، انبوه و زیاد، فراتر از بزرگ، تجربه، بزرگتر از بزرگ، بزرگی به میزان بیش از حد، غلبه توسط قدرتمندان
شش خطی 28
نهایت فشار
چکیده:
فشار ناشی از این وضعیت بسیار زیاد است. الان زمان قهرمان بازی نیست. فشار آنقدر زیاد است که سقف دارد فرو می‌ریزد.
بدون کوچکترین تعلّلی به دنبال موقعیت بهتری باشید؛ مطمئن باشید این تغییر موقعیت با موفقیت همراه است.
برخوردهای انقلابی و تهاجمی اصلاً نتیجه نمی‌دهد؛ برای حل این مسئله باید به آرامی و در زمان مناسب به آن بپردازید و در موردش فکر کنید.
این وضعیت واقعاً توانمندی بالایی را می‌طلبد؛ واقعاً لحظه‌ی خطرناکی است.
دو ویژگی در این وضعیت خطرناک و البته موقتی شما را نجات می‌دهد:
استوار به خود بودن که بتوانید تنها بمانید.
سرخوش بودن که ترسی از رها کردن تمام دنیا هم نداشته باشید.
معرفی شش خطی
این خط برعکس شش‌خطی (۲۷)، چهار خط قوی درونی و دو خط ضعیف بیرونی دارد. وقتی خطوط قوی بیرون باشند، همه چیز خوب است، چیزی از تعادل خارج نیست و چیز غیر معمولی و فوق‌العاده‌ای در کار نیست.
اما به هر حال، اینجا وضعیت کاملاً متفاوت است. شش‌خطی، تیر نگهدارنده‌ی سقف را نشان می‌دهد که دو سر آن بسیار ضعیف، و وسط آن بسیار سنگین است.
این وضعیتی است که پایدار نمی‌ماند؛ اوضاع باید تغییر کند، باید از آن عبور کرد، یا نتیجه‌ای جز بداقبالی ندارد.
سنجش شش‌خطی:
«تجمع عنصر قوی».
تیر اصلی تاق شیروانی، تا نقطه‌ی شکستن خم می‌شود.
در این وضعیت داشتن جایی برای رفتن هماهنگ و سودمند است و با موفقیت همراه است.
وزن عنصر قوی بیش از حد است. بار وارد شده بیشتر از توان تحمل تیر نگهدارنده‌ی سقف است. «تیر تا نقطه‌ی شکست خم شده است»، چون دو سر آن برای تحمل چنین باری ضعیف است.
این وضعیت غیر معمول و فوق‌العاده‌ای است؛ به همین دلیل اقداماتی حیاتی می‌طلبد؛ بسیار ضروری است که در سریعترین زمان ممکن جایی برای رفتن پیدا کنید. وعده‌ی «موفقیت» برای انجام این کار داده شده است.
گرچه عنصر قوی بیش از حد معمول است، اما در وسط قرار دارد، در مرکز ثقل؛ به این ترتیب ترسی از تغییرات انقلابی نیست. هیچ چیزی با اقدامات انقلابی و قهرآمیز به دست نمی‌آید. مسئله باید با نفوذی نرم به معنای درون موقعیت حل شود (همانطور که ویژگی «سه خطی پایینی، سون» پیشنهاد می‌کند.)؛ اینگونه تغییر وضعیت موفقیت آمیز خواهد بود.
این کار واقعاً توانمندی برتری را می‌طلبد؛ به همین دلیل زمان «تجمع عنصر قوی» لحظه‌ی خطرناکی است.
تصویر شش‌خطی:
دریاچه تا بالای درختان می‌آید:
نگاره‌ی «تجمع عنصر قوی».
به این ترتیب انسان برتر، وقتی به تنهایی ایستاده هراسی به دل راه نمی‌دهد، و اگر لازم باشد، بدون هیچ واهمه‌ای از جهان دست می‌کشد.
زمان‌های غیر معمول و استثنایی مثل زمان سیلابی است که آب از نوک درختان هم فراتر می‌رود. اما چنین زمان‌هایی موقتی هستند.
دو سه‌خطی، رویکرد مناسب برای چنین وضعیت‌هایی را نشان می‌دهند: سمبل سه‌خطی سون درخت است، که حتی در زمان تنهایی استوار می‌ماند، و ویژگی «تویی» سرخوشی است و واهمه‌ای ندارد که از جهان دست بکشد.
گفتارها و نقل قول‌های مرتبط با شش خطی:
وقتی تیر اصلی می‌شکند، تمام «خانه» فرو می‌ریزد. به همین شیوه، سالکان شیوه‌ی دائو که بیش از حد به پرورش ینگ(نیروی فعال، پویا، بزرگ) می‌پردازند، کسانی که نمی‌دانند کافی چیست، کسانی که می‌توانند بزرگ باشند اما کوچک نه، از آسیب رسیدن به «خانه»ی روح‌شان رنج می‌برند.
کلیری -- سنجش شش خطی
تنها وقتی که آنقدر قوی بود که بتوان بدون ترس تنها ماند و بدون غم از جامعه کناره گرفت است که می‌توان ریشه‌دار شدن را یاد گرفت و رشد بنیانی مناسب داشته باشد. پس از آن است که پاک شدن، و حمایت از جنبه‌های نه خوب و نه بد ممکن می‌شود.
کلیری -- تصویر شش خطی
ترجمه و توضیح کامل هر شش خط
خط اول:
بوریای سفیدی به زیر خود پهن می‌کند.
این کار خطا نیست.
تفسیر خط اول
وقتی شما در زمان‌های غیر عادی دست به انجام کار بزرگی بزنید، باید فوق‌العاده مراقب باشید. مثل وقتی که چیز بسیار سنگین و ارزشمندی را می‌خواهید روی زمین سفت قرار دهید و زیر آن چیز نرمی می‌گذارید تا آسیب نبیند.
چنین احتیاط بیش از حدی اشتباه نیست. کارهای بزرگ و حساس به موفقیت نمی‌رسند مگر بیشترین احتیاط ممکن در ابتدای کار و در بنیان انجام کار دیده شود.
خط دوم:
درخت صنوبری که خشک شده بود از ریشه جوانه می‌زند.
مردی کهنسال زنی جوان می‌گیرد.
همه چیز هماهنگ و سودمند است.
تفسیر خط دوم
تصویر مربوط به صنوبر کهنسالی است که در حال جوانه زدن از ریشه است. این یعنی آغاز دوباره‌ی فرآیند رشد. به همین شکل، وقتی مردی کهنسال با خانم جوانی که مناسبش هست ازدواج می‌کند، موقعیتی غیر عادی به وجود می‌آید. بر خلاف غیر معمول بودن وضعیت، همه چیز خوب پیش می‌رود.
از منظر سیاسی، اگر شما به پایین‌تر از خود ملحق شوید، چنین تلاشی در موقعیت‌های غیر معمول، فرصت تازه شدن و نوسازی را برای شما به وجود می‌آورد.
خط سوم:
تیر اصلی تاق شیروانی تا نقطه‌ی شکستن خم می‌شود.
بد اقبالی.
تفسیر خط سوم
شما در زمان «تجمع عنصر قوی» اصرار دارید با فشار پیش روید. به نصیحت دیگران گوش نمی‌کنید و در عوض دیگران هم، تمایلی به حمایت از شما ندارند. به همین دلیل بار وارد شده تا جایی افزایش می یابد که سازه‌ی شما (یا خود شما) خم شده یا می‌شکند.
وقتی هنگام خطر با اراده‌ی خود در آن شیرجه بزنید، تنها وقوع فاجعه را سرعت می‌بخشید.
خط چهارم:
تیر اصلی تقویت شده و باعث خوش‌اقبالی می‌شود.
وجود انگیزه‌های خارجی منجر به سرافکندگی می‌شود.
تفسیر خط چهارم
به واسطه‌ی داشتن روابط دوستانه با کسانی که در جایگاه پایین‌تری از شما هستند، می‌توانید مهار موقعیت را در دست بگیرید.
اما اگر به جای تلاش برای نجات همه، از این روابط سوء استفاده کنید تا به موفقیت و قدرت شخصی برسید، سرافکنده خواهید شد.
خط پنجم:
صنوبری خشکیده شکوفه می‌زند.
زنی کهنسال ازدواج می‌کند.
در این کار خطایی نیست، تحسین و تمجیدی هم نیست.
تفسیر خط پنجم
صنوبری خشکیده باید تمام نیروی خود را به کار بگیرد تا گل بدهد و به این ترتیب، پایان کارش نزدیک‌تر می‌شود. زنی کهنسال ممکن است بار دیگر ازدواج کند، اما بار دیگر جوان نمی‌شود. همه‌چیز بی‌حاصل باقی می‌ماند. در نتیجه، حتی اگر همه‌‌ی امکانات مناسب را فراهم کنید هم نتیجه‌‌‌ی مورد انتظارتان رقم نمی‌خورد.
در سیاست، این استعاره یعنی اگر در زمان نبود امنیت، روابط خود با افراد پایین‌تر از خود را رها کنید و فقط رابطه با بالا دستی‌ها را حفظ کنید، موقعیتی ناپایدار برای خود ایجاد می‌کنید.
خط ششم:
شما باید از میان آبی عبور کنید که تا بالای سر شما می‌آید. بداقبالی هست اما خطا نیست.
تفسیر خط ششم
خط ششم انتهای هر شش‌خطی است و به این ترتیب، وضعیت غیر معمول این شش‌خطی به نهایت خود رسیده است.
شما شجاع هستید و آرزو دارید تحت هر شرایطی وظیفه‌ی خود را به سرانجام رسانید. این شما را به سمت خطر هدایت می‌کند. آب از سر شما می‌گذرد. این بداقبالی است. اما این جان‌‌فشانی شما در راه خوبی‌ها و زیبایی‌ها، باعث شده متحمل سرزنش نشوید.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین می‌رود و برای ۲۵ سال تلاش می‌کند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمی‌شود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزه‌های چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمه‌ها، جمع‌آوری‌ها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبان‌ها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ درباره‌ی ریچارد ویلهلم می‌نویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطه‌ی آن) می‌توانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (این‌ها) او را قادر می‌ساخت تا گنجینه‌های فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
تلفظ صحیح