متن اصلی و تفسیر ای جینگ
شش خطی 18
کار روی آنچه خراب شده
اسامی دیگر شش خطی 18:
ترمیم صدمات وارده، نماد خرابی، فساد، مهار فروپاشی و خرابی، کار پس از خرابی، بهبود و اصلاح، پاکسازی، تباهی، اعمال بد، ترمیم و اصلاح آنچه به ارث رسیده
شش خطی 18
کار روی آنچه خراب شده
چکیده:
اقدام به بهبود و اصلاح شرایط چیزیست که این وضعیت شما را به آن فرا میخواند و موفقیتی فوقالعاده در پی دارد.
انجام کارهای سخت و پرمخاطره در چنین زمانی و با چنین رویکردی هماهنگ و سودمند است.
اکنون زمان بهبودی، بازسازی و نوسازی است.
خرابیها از روی نیتهای شیطانی به وجود نیامدهاند.
بلکه بیتفاوتی و بیتحرکی (اینرسی) ریشهی این خرابیها هستند و باید با عزم راسخ و پویایی (پر انرژی بودن) جایگزین شوند.
پس پیش از شروع کار، به خوبی شرایط را بررسی کنید تا علت خرابی را پیدا کرده و روی حذف آن کار کنید.
همچنین پس از شروع کار، مراقب باشید تا مسیر مناسبی را انتخاب کرده باشید؛ اینگونه از بازگشت خرابی و فساد جلوگیری میکنید.
معرفی شش خطی
ششخطی « کار روی آنچه خراب شده – کو» با ظرفی که در آن کرمها زاد و ولد میکنند معرفی شده است. این یعنی فساد. علت این اتفاق، به هم پیوستن «بیتفاوتی ملایم در سه خطی پایینی» و «بیتحرکی (اینرسی) کاملِ سه خطی بالایی» است که نتیجهای جز خرابی و پوسیدگی ندارد. از آنجا که بیتفاوتی و بیتحرکی خطا است، شرایط ایجاد میکند علت این فساد حذف شود. از این رو معنی این ششخطی «کار کردن روی چیزی است که خراب شده »، نه «چیزی که خراب شده».
سنجش ششخطی:
«کار روی آنچه خراب شده» موفقیتی فوقالعاده به همراه دارد.
عبور از رودخانهی بزرگ هماهنگ و سودمند است.
پیش از نقطهی شروع، سه روز.
پس از نقطهی شروع، سه روز.
هر چیزی که خطاهای انسانی باعث خرابی آن شده باشد، با رسیدگی انسانی میتواند سالم شود. این خرابی مثل زمان « ششخطی (12) سکون - پوسیدگی» که فساد غالب شده و آزادی انسانها مورد سوء استفاده قرار گرفته است، سرنوشتی محتوم نیست.
کار کردن برای بهبود اوضاع با موفقیتی فوقالعاده وعده داده شده است، چون با شرایط زمان هماهنگ است.
نباید از انجام کارهای نسبتاً سخت یا حتی خطرناک که با سمبل عبور از رودخانهی بزرگ نشان داده شده است فرار کنید، بلکه باید مصمم و پر انرژی باشید.
برای رسیدن به موفقیت لازم است نسبت به موقعیتی که در آن هستید هوشیار باشید. این نکته در « پیش از نقطهی شروع، سه روز. پس از نقطهی شروع، سه روز.» نشان داده شده است.
پیش از حل کردن خرابی به بار آمده، باید علت آن را پیدا کنید؛ از این رو لازم است در زمان پیش از شروع به کار هوشیار و مراقب باشید. پس از شروع هم باید نسبت به اوضاع هوشیار و مراقب بمانید شیوهی مناسبی به کار گرفته شود تا خرابی برنگردد.
عزم راسخ و پویایی (پر انرژی بودن) باید جایگزین بیتفاوتی و بیتحرکیای (اینرسی) کنید که منجر به این تباهی شدهاند؛ اینگونه در پایان کار شرایط تازهای حاکم میشود.
تصویر ششخطی:
وزش باد در دامنهی کوه:
نگارهی «فساد».
در نتیجه انسان برتر مردم را به حرکت وا داشته و روحیهی آنها را تقویت میکند.
وقتی باد در دامنهی کوهستان میوزد، گیاهان را نابود میکند. این در مورد نگرشها و روشهای خوارکننده هم صادق است؛ آنها جامعهی انسانی را فاسد میکنند.
برای از بین بردن این فساد، باید جامعه را بازسازی کنید. طرز کار شما باید برگرفته از دو سهخطی باشد، اما به گونهای که تأثیرات آنها به ترتیب و منظم آشکار شوند:
در ابتدا باید پوسیدگی را با تکان دادن و از سکون در آوردن نظرات عمومی از بین ببرید، مثل باد که همه چیز را به حرکت در میآورد. سپس باید به مردم نیرو بخشیده و آرامشان کنید، درست مثل کوه که آرامش و خوراک همهی گیاهان را تأمین میکند.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
'در برابر آنها سَجده مکن و آنها را عبادت منما؛ زیرا من، یهوه خدای تو، خدایی غیورم که جزای تقصیرات پدران را به فرزندان و پشت سوّم و چهارمِ آنان که مرا نفرت کنند میرسانم. اما کسانی را که مرا دوست بدارند و فرمانهایم را حفظ کنند، تا هزار پشت محبت میکنم.' -- «عهد عتیق» - خروج 20:5 - 20:6 bible.com
میتوان به وراثت و ویژگیهای روانی نسبتش داد. -- «د.ف هوک»
ترجمه و توضیح کامل هر شش خط
خط اول:
«درست کردن خرابیها»یی که پدر ایجاد کرده است.
اگر پدر پسری داشته باشد، خطای گذشتهاش بر گردنش باقی نمیماند.
خطر. پایان کار با خوشاقبالی همراه است.
تفسیر خط اول
تقلید کورکورانه از سنت پیشینیان نتیجهای جز تباهی ندارد. تباهی به وجود آمده خیلی عمیق نیست و هنوز فرصت بهبودی هست. مثل پسری که تباهیهای ایجاد شده توسط پدرش را بهبود میدهد و به این ترتیب، گناهی بر گردن پدر باقی نمیماند.
به هر حال نباید خطر را نادیده بگیرید یا آن را سبک بشمارید. تنها در صورتی که نسبت به خطری که در هر تغییر نهفته است هوشیار بمانید همه چیز به خوبی و خوشی پایان خواهد یافت.
خط دوم:
«درست کردن خرابیها»یی که مادر ایجاد کرده است:
فرد زیاد نباید درست و محکم باشد.
تفسیر خط دوم
این خط به اشتباهاتی اشاره دارد که ضعف باعث بوجود آمدن آنها است. از این رو سمبل این خط «خرابیهایی که مادر ایجاد کرده» است.
درست کردن چیزها در این وضعیت نیاز به ملاحظات نرم و ملایمی دارد.
مراقب باشید تا با شدت به خرج دادن، به خود آسیب نرسانید.
خط سوم:
«درست کردن خرابیها»یی که پدر ایجاد کرده است.
کمی پشیمانی هست ولی خطای بزرگی نیست.
تفسیر خط سوم
شما بیش از حد از نیروی خود برای بهبود خرابیهایی که در گذشته به وجود آمده استفاده میکنید. به همین دلیل، کمی آزردگی و از مسیر خارج شدن حتمی است.
ولی نیروی زیاد بهتر از نیروی کم است.
گرچه پشیمانی اندکی برایتان پیش میآید، ولی از خطاهای بزرگ و جدی در امان هستید.
خط چهارم:
مدارا کردن با خرابیهایی که پدر ایجاد کرده است.
ادامه دادن به این کار، فرد را سرافکنده میکند.
تفسیر خط چهارم
شما از خود ضعف نشان میدهید اقدامی علیه فسادی نمیکنید که ریشه در گذشته دارد و کمکم دارد خود را نشان میدهد و اجازه میدهید ادامه پیدا کند.
اگر ادامه پیدا کند، حقارت و سرافکندگی نتیجهاش خواهد بود.
خط پنجم:
«درست کردن خرابیها»یی که پدر ایجاد کرده است.
فرد با پاداش روبرو میشود.
تفسیر خط پنجم
شما با فسادی روبرو هستید که به خاطر پوشیده ماندن در گذشته شکل گرفته است. به تنهایی نمیتوانید از پس آن بر بیایید، اما با کمک گرفتن از افراد مناسب، حتی اگر نتوانید شروعی تازه رقم بزنید، میتوانید در آن تغییراتی ایجاد کنید که ارزشمند و مستحق پاداش اند.
خط ششم:
او به پادشاهان و شاهزادگان خدمت نمیکند و برای خود اهداف عالیتری قرار میدهد.
تفسیر خط ششم
همه به دنبال کسی شدن در جهان نیستند. برخی طوری خود را تربیت کردهاند که میتوانند اجازه دهند جهان مسیر خود را برود و درگیر مسائل آن برای تغییر شکل آن نمیشوند. اما این حق بیکار ماندن یا صرفاً یک منتقد بودن را ایجاد نمیکند. چنین کناره گیریهایی فقط در صورت تلاش برای تحقق اهداف عالی زندگی درون خود توجیه پذیر است. به همین دلیل عارف از آشفتگیهای زندگی روزمره فاصله گرفته و به خلق ارزشهای غیر قابل قیاسی برای انسانیت میپردازد.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.