متن اصلی و تفسیر کتاب ای جینگ
شش خطی 2: پذیرش
اسامی دیگر شش خطی 2:
تأثیر پذیری، سرسپردگی، خدمت، خدمتگزاری مسئولانه، پیروی، دریافت کننده، نماد زمین، تسلیم، زمین، یین، پاسخگویی طبیعی، حامل
شش خطی 2
پذیرش
بازخوردهای دوره جامع ای جینگ
تخفیف دوره تنها تا دوازدهم آذر ادامه دارد
+۳۰ ساعت آموزش
ضمانت بازگشت وجه
جلسات آنلاین
۴۰% تخفیف
قیمت اصلی: ۱۶.۰۰۰.۰۰۰ تومان
قیمت کنونی: ۹.۶۰۰.۰۰۰ تومان
از ۱۲ آذر قیمت دوره نیز افزایش خواهد یافت
توضیحات بیشتر دورهچکیده:
تسلیم بودن،پذیرش و هدایتپذیری رویکرد کلی این وضعیت است.
چنین رویکردی شما را به دست آوردهای فوقالعاده و بینظیری میرساند.
این دستاوردهای فوقالعاده اساساً ممکن به نظر نمیرسند، چرا که موفقیت و پیشرفت در مسیری ناشناخته برای ذهن ممکن نیست.
اکنون زمان تأثیرپذیرفتن، عاشقانه پیش رفتن و نرم شدن است، نه تأثیر گذاری، پا پس کشیدن یا تغییر دادن!
هرچه زودتر و بیشتر این حقیقت را درک کنید، طعم هدایت شدن و رسیدن به آنچه غیر ممکن به نظر میرسد را خواهید چشید.
پیمودن این مسیر به تمام نیروی شما نیاز دارد و تنها، رهایی از مقاومتهای ذهنی و وابستگیهای گوناگونْ چنین نیرویی در اختیار شما قرار میدهد.
با ندانستنِ ادامهی مسیرْ راحت باشید؛ پیش رفتن در این ناشناختهها در راستای هدایت بیرونی یا درونی، بستر رسیدن به روشنایی، شناخت و دستاوردهای فوقالعادهی پیش روی شما هستند.
اگر رهبری کردن، نپذیرفتن و تأثیر گذاشتن را در پیش بگیرید، این فرصت را کاملاً از دست میدهید.
معرفی شش خطی
این ششخطی تنها از خطوط شکسته ساخته شده است. خطوط شکسته برنمایندهی تاریکی، فرمانبریِ نیروی اصیلِ پذیرشِ یین هستند. ویژگی این ششخطی فداکاری است؛ تصویر آن زمین است. این مکمل بینقصی برای خلاق (۱) است-مکمل نه متضاد، چون پذیرنده با خالق مبارزه نمیکند بلکه کاملش میکند.
این بیانگر طبیعت در مقابل روح و جان، زمین در مقابل آسمان، فضا در مقابل زمان، زنانگی-مادرانه در مقابل مردانگی-پدرانه است. به هر حال در امور انسانی، حقیقت چنین رابطهی تکمیل کنندهای تنها در روابط میان مرد و زن نیست، بلکه میان شاهزاده و وزیر و پدر و فرزند نیز هست. البته درون هر فرد نیز این دوگانگی در همزیستی جهان جان و جهان حواس متجلی میشوند. اما به بیان دقیقتر هیچ دوگانگی حقیقی وجود ندارد، چون یک رابطهی شفاف سلسله مراتبی میان این دو اصل وجود دارد. البته که اصل پذیرنده به اندازهی اصل خالق مهم است، اما ویژگی فداکاری آن است که در رابطه با نیروی خالق وارد عمل میشود. چون پذیرنده باید توسط خالق فعال و هدایت شود؛ اینگونه تولید کنندهی نیکیها میشود. تنها وقتی این جایگاه را ترک کند و بخواهد برابر و در کنار خالق بایستد، به پلیدی تبدیل میشود. در اینصورت نتیجه، مخالفت کردن و کشمکش با خالق است که برای هردو پلیدی ایجاد میکند.
سنجش ششخطی:
پذیرنده(آفریننده) موفقیت عظیمی به بار مینشاند،
هماهنگی و سودمندی از طریق استقامت(درستی و محکمی) اسبی ماده.
اگر انسان برتر چیزی به عهده بگیرد و برای رهبری کردن تلاش کند، منحرف میشود؛
اما اگر پیروی کند، راهنمایی خواهد شد.
یافتن دوستانی در غرب و جنوب (یا جنوب غرب)، و رها کردن دوستان در شرق و شمال(یا شمال شرق) پسندیده است.
درستی و محکمی خاموش و بیصدا خوشاقبالی به بار میآورد.
چهار جنبهی اساسی در نیروی خالق (۱) -نیروی آفریننده، موفقیت، سودمندی(به واسطهی هماهنگی با ذات) از طریق درستی- ویژگیهای یکسانی در پذیرنده (۲) هستند. اینجا، به هر حال، درستی و محکمی دقیقتر معنا شده است: درستی و محکمی مادیان (چهارپایان اهلی ماده).
پذیرنده (۲) به واقعیت زمینی در مقابل پتانسیل روحانی نیروی خالق (۱) اشاره میکند. پتانسیلْ واقعی میشود و امر روحانی از طریق تعریف مشخص شرایط، پا به عرصهی وجود میگذارد.
بنابراین مادیان به درستی و محکمی اضافه شده است. اسب به زمین تعلق دارد و اژدها به آسمان. حرکت خستگیناپذیر آن بر فراز دشتها به عنوان سمبل پهناوری زمین قلمداد شده است. سمبل مادیان به این خاطر انتخاب شده که قدرت و چابکی اسب را با نرمخویی و فداکاری گاو ترکیب میکند.
تنها چون طبیعت در هزاران نقشی که دارد، با هزاران تکانهی نیروی خالق (۱) منطبق میشود است که میتواند آنها را واقعی کند. غنای طبیعت ریشه در نیروی آن در تغذیهی زندگان دارد؛ بزرگی آن ریشه در زیبایی و شکوه بخشیدنش به چیزها دارد. از این رو دارایی زمین، هر چیز زنده است. این نیروی خالق (۱) است که چیزها را خلق میکند، اما این پذیرنده (۲) است که آنها را به دنیا میآورد. در نتیجه در امور انسانی، چیزی که این ششخطی بیان میکند عمل کردن مطابق با موقعیت(سازگاری و تبعیت) است.
شخص پرسنده در جایگاه مستقلی نیست، بلکه به عنوان دستیار عمل میکند. این یعنی او باید چیزی به دست بیاورد. وظیفهی او نیست که برای رهبری دیگران تلاش کند –که این کار تنها باعث گمراهی او میشود- بلکه باید اجازه دهد رهبری شود. اگر او بداند چگونه با داشتن پذیرش با زندگی و سرنوشت روبرو شود، قطعاً راه درست را خواهد یافت. انسان برتر اجازه میدهد راهنمایی شود؛ او کورکورانه جلو نمیرود، بلکه میداند شرایط چه چیزی از او میخواهد و سپس از نشانههای قضا و قدر پیروی میکند.
از آنجا که کاری برای انجام دادن هست، هنگام شروع کار، به محض برنامهریزی دقیق برای ایدههایی که قرار است محقق شوند، نیاز به دوستان و کسانی داریم که کمکمان کنند.
زمان کار و کوشش با غرب و جنوب نشان داده شده است، چون غرب و جنوب سمبل جایگاهی است که پذیرنده (۲) برای نیروی خالق (۱) کار میکند، همانطور که طبیعت در بهار و تابستان در خدمت نیروی آفریننده است.
اگر در چنین شرایطی تمام نیروی خود را به کار نگیرد، کاری که باید، انجام نخواهد شد. از این رو یافتن دوستان به معنای هدایت شدن است. اما علاوه بر زمانی برای کار و تلاش، زمانی نیز برای برنامهریزی هست که برای آن به تنهایی نیاز داریم.
شرق سمبل جایگاهی است که انسانْ فرمانی از استاد خود مییگیرد، و شمال جایگاهی است که او در مورد کاری که انجام داده گزارش میدهد.
او در این زمان تنها باید هدفمند و واقع گرا باشد. در این ساعات مقدس او باید بدون همراهان کار کند، تا به این ترتیب پاکی این لحظه را با نفرتها و علاقههای گروهی تباه نکند.
تصویر ششخطی:
ماهیت زمین پذیرشی فداکارانه است.
از این رو انسان برتر بزرگوارانه، جهان بیرون را به دوش میکشد.
درست همانطور که تنها یک آسمان داریم، به همین شکل تنها یک زمین هم داریم. در ششخطی آسمان یکتایی دو سهخطی دلالت بر طول زمان داشت، اما در ششخطی زمین این یکسانی دلالت بر قوام و پهناوری زمین دارد که بر اساس آن میتواند از تمام موجودات زندهای که روی او حرکت و زندگی میکنند حمایت و حفاظت کند. زمین با از خود گذشتگی هر چیز خوب یا بد را بدون استثنا حمل میکند. به همین شیوه انسان برتر نیز به شخصیت خود وسعت، پاکی و نیروی پایدار میبخشد تا بتواند از مردم و هرچیزی پشتیبانی کرده و با آنها مدارا کند.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
پس هر کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را برای پذیرش داشتن و تسلیم بودن وسعت میدهد و پذیرا میگرداند، و کسی را که بخواهد گمراه کند، سینهاش را سخت و تنگ میگرداند آنچنانکه به سختی در حال بالا رفتن در آسمان است، اینگونه الله ناپاکی(که عامل سختی و تلخی است) را بر کسانی که ایمان(بینش درست نسبت به حقایق زندگی، در مقابل کفر به معنی پوشیده بودن) ندارند قرار میدهد. این شاهراه مستقیم سرور و پادشاه توست، ما آیات خود را به خوبی برای گروهی که پند میگیرند و متذکر میشوند به تفصیل بیان کردیم -- انعام آیهی ۱۲۵
خنک آن کس که چو ما شد همه تسلیم و رضا شد / گرو عشق و جنون شد گهر بحر صفا شد
مه و خورشید نظر شد که از او خاک چو زر شد / به کرم بحر گهر شد به روش باد صبا شد
چو شه عشق کشیدش ز همه خلق بریدش / نظر عشق گزیدش همه حاجات روا شد
به سفر چون مه گردون به شب چارده پر شد / به نظرهای الهی به یکی لحظه کجا شد
دل تو کرد چرایی به برون ز آخر قالب / وگر آن نیست به هر شب به چراگاه چرا شد
خنک آنگه که کند حق گنهت طاعت مطلق / خنک آن دم که جنایات عنایات خدا شد
سفر مشکل و دورش بشد و ماند حضورش / ز درون قوت نورش مدد نور سما شد
مولوی - دیوان شمس
من دروازهٔ زندگی هستم،
گذرگاهی از دنیای ایدهها
به دنیای شکل و صورت...
اکنون، به عنوان "دالِث(Daleth)" [دروازه]،
خود را به چون درگاهی مینمایم
که از طریق آن، زندگی، ابدیت و بیحد و مرز،
به دنیای آفریدههای زمانمند و محدود وارد میشود...
من رحم ثمر بخشی هستم
که از آن، همه موجودات متولد میشوند.
پی.اف کیس -- کتاب نشانها
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر / آرامتر از آهو بیباکترم از شیر
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر / رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
منسوب به مولوی
خط اول:
وقتی زیر پا شبنم یخزده باشد(یخزدگی سطحی)، یخبندان(یخهای سخت) خیلی دور نیست.
تفسیر خط اول
دقیقاً همانطور که نیروی روشنایی بخش زندگی میدهد، نیروی تاریکی، سایه، مرگ میدهد. وقتی در ابتدا یخبندان در پاییز میآید، نیروی تاریکی و سرما در آغاز کارش است. بعد از این اخطار اولیه، نشانههای مرگْ آهسته آهسته چند برابر میشود، تا زمانی که در تبعیت از قوانین تغییر ناپذیر، زمستان خشن با یخهای خود میرسد.
در زندگی نیز این یکسان است. وقتی نشانههای ملموس و نادر زوال آشکار شدند، این نشانهها تا رسیدن انحلالِ کامل افزایش مییابد. اما در زندگی با توجه کردن به اولین نشانههای زوال و بررسی گاه به گاه آنها، میتوان احتیاط و پیشگیری کرد.
خط دوم:
مستقیم، مربع، بزرگ.
بدون هدف،
با اینحال چیزی نیست که هماهنگ و سودمند نباشد.
تفسیر خط دوم
نماد آسمان دایره و نماد زمین مربع است. در نتیجه ابتداییترین شاخص زمین ( پذیرنده ، یین-۲) مربع بودن است. از طرف دیگر، حرکت در خط صاف، در عین بزرگی و عظمت، ابتداییترین شاخص نیروی خلاق (یانگ-۱) است. اما تمام چیزهای مربعی ریشه در خط صاف دارند و به نوبهی خود چیزهای جامد را تشکیل میدهند.
در ریاضی، وقتی در مورد خط، صفحه و جسم صحبت میکنیم، میبینیم که صفحات مستطیل-مربع از خطوط ایجاد شدهاند، و مکعبهای بزرگ از صفحات مستطیل-مربع. نیروی پذیرنده (۲) خود را با ویژگیهای نیروی خلاق (۱) وفق میدهد و آن را مال خود میکند.
از این رو مربع از خط صاف ایجاد میشود و مکعب از مربع. این با قانون نیروی خلاق (۱) همخوانی دارد؛ چیزی کم یا زیاد نمیشود. از این رو نیروی پذیرنده (۲) نیازی به داشتن هدف خاص یا تلاش کردن ندارد؛ با اینحال همهچیز همانطور که باید میشود.
زندگی همهچیز را بدون خطا خلق میکند: این صاف و مستقیم بودن است. زندگی آرام و ساکن است: این چهار ضلعی است. زندگی با همهی مخلوقات به یک اندازه مدارا میکند: این بزرگی است. از این رو بدون اینکه هدف مشخصی را دنبال کند به آنچه برای همه خوب (درست، حق) است میرسد. انسان زمانی به اوج خرد دست مییابد که کارهای او به اندازهی کارهای زندگی بدیهی باشد.
خط سوم:
خطوط پنهان.
فرد توانایی درست و محکم ماندن را دارد.
اگر از روی اقبال در خدمت پادشاهی هستید،
به دنبال کاری کردن نباشید، اما (چیزها را) به اتمام رسانید.
تفسیر خط سوم
اگر فردی از تکبر و خودپسندی خالی باشد میتواند تواناییهای خود را پنهان کند و از آنها در مقابل جلب شدن سریع توجهها به خود محافظت کند؛ اینگونه او میتواند بدون مزاحمت بالغ شود. اگر شرایط بخواهد، او میتواند وارد زندگی اجتماعی شود، اما این را نیز با محدودیت انجام میٔهد. انسان عاقل با خوشحالی شهرت را برای دیگران میگذارد و میرود. او به دنبال به دست آوردن اعتبار کارهایی که قبلاً انجام شده نیست، بلکه امیدوار است نیروهای فعال (حال حاضر) را آزاد کند؛ یعنی کارهایش را طوری تمام میکند که برای آینده نتیجهای داشته باشد.
خط چهارم:
گونی گره خورده. نه گناهی، نه پاداشی.
تفسیر خط چهارم
عنصر تاریکی در زمان حرکت باز و در زمان استراحت بسته است. سختگیرانهترین خاموشی اینجا بیان شده است. دورهی خطرناکی است، چون هر اندازه برجستگی و برتری منجر به دشمنی سخت مخالفان میشود اگر آنها را به چالش بکشید یا به خاطر تلاش برای جلب رضایت دیگران برداشت غلطی از شما شود.
از این رو فرد باید خویشتنداری خود را حفظ کند و در تنهایی باشد یا حتی وارد زندگی روزمره و هیاهوی آن شود، چون میتواند خود را طوری پنهان کند که کسی او را نشناسد.
خط پنجم:
لباس زرد زیرین، خوش اقبالیِ فوقالعادهای به بار میآورد.
تفسیر خط پنجم
زرد رنگ زمین و رنگ میانهروی است؛ زرد سمبل قابل اتکا و اصیل است - لباس زیرین (لباسی که زیر لباس رویی میپوشند، نه لباس زیر مثل زیرپوش و ...) به طرز نامحسوسی زینت بخش است – سمبل خویشتنداری اشرافی. وقتی از کسی برای انجام کاری برجسته اما در جایگاهی غیر مستقل درخواست میشود، موفقیت واقعی به بیشترین حد احتیاط و دقت نظر بستگی دارد. اصالت و پاکی فرد نباید خود را مستقیماً ابراز کنند؛ آنها تنها باید به طور غیر مستقیم و تنها از طریق اثرگذاری از درون ابراز کنند.
خط ششم:
دو اژدها در چمنزار مبارزه میکنند.
خون آنها مشکی و زرد است.
تفسیر خط ششم
در جایگاه بالا عنصر تاریکی باید تسلیم روشنایی شود. اگر بخواهد جایگاهی که برای او نیست را نگه دارد و به جای خدمتگزاری فرمانروایی کند، خشم عنصر قدرتمند (ویژگی یانگ) را به سمت خود میکشد. کشمکشی که منجر به سرنگونی، در عین آسیبدیدگی هر دو طرف میشود.
اژدها، سمبل آسمان، به مبارزه با اژدهای دروغین میرود که سمبل تورم و بالا آمدگی عنصر زمین (عنصر تاریکی) است. آبی کبود (نیمه شب) رنگ آسمان است؛ زرد نشانهای است که در این زمینهی غیر طبیعی هر دو نیروی اصیل از آسیبدیدگی رنج میبرند.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ، ای چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
تجربهها، نظرات یا سوالات شش خطی 2