شش خطی 47
فرسودگی و ستم
اسامی دیگر:
دشمنی، نماد سرکوب و محدودیت، خستگی مفرط، چیرگی عنصر فرودست، فشار و باز داشته شدن، بلاتکلیفی، گرهخورده، سختی، افسردگی، محدودیت خستهکننده، خشک شده
واکاوی و توضیح:
کسی که برای شادی، آرامش و آسایش به داشتههای مادی یا دیگران نیاز دارد و بر چیزی غیر از خدا تکیه کرده، قطعاً در چنین شرایطی نمیتواند بیخطا بماند و طبیعتاً از خوشاقبالی خبری نیست. او به جای تکیه بر نور درونی و بروز فضایل حقیقی، به شکوه از دیگران، گلایه از تقدیر و سرنوشت و زدن حرفهای توخالی میپردازد که هیچ کمکی به او نخواهد کرد.
در چنین شرایطی فرد میتواند به واسطهی حفظ بینش درست، استواری اراده و شادی در ذهن، با خوشاقبالی روبرو شده و از این شرایط با موفقیت و بدون خطا عبور کند. اینگونه تهدید را به فرصت تبدیل کرده و از آن برای رشد خود استفاده میکند.
در این شرایط به نیروی درونی خود تکیه کنید و به دنبال تأثیر گذاشتن بر دیگران یا کمک گرفتن از آنها نباشید.
وقتی صادقانه شرایط را بپذیرید و با توکل بر خدا به نیروی درونی خود تکیه کنید، از هر قضا و قدری، هر چند هم سخت و خسته کننده، برتر هستید.
انسان برتر کسی است که برتر از شرایط باشد.
معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم
معرفی شش خطی
دریاچه بالا است و آب پایین؛ دریاچه خالی و خشک شده است (که نشان از فرسودگی دارد). معرفی «فرسودگی» به شیوهای دیگر: در بالا، خط تاریک دو خط روشن را نگه داشته است؛ در پایین، خطی روشن با دو خط تیره احاطه شده است. سه خطی بالایی به اصل تاریکی و پایینی به اصل روشنی تعلق دارد. اینگونه انسانهای برتر توسط انسانهای پست مورد ستم قرار میگیرند و در بند آنها هستند.
سنجش ششخطی:
از «ونوانگ (شاه ون)» نگارندهی ایجینگ (~سدهی نه تا یازدهم پیش از میلاد)
ستمگری، موفقیت. درستی و محکمی. (در نتیجه) انسان بزرگ خوشاقبالی به ارمغان میآورد. خطایی در کار نیست. وقتی فرد حرفی برای گفتن دارد، حرفهایش را باور نمیکنند.
تصویر ششخطی:
منسوب به «کنفسیوس» (~سدهی ششم تا پنجم پیش از میلاد)
آبی در دریاچه نیست: نگارهی «فرسودگی». به این ترتیب انسان برتر زندگی خود را به خطر میاندازد تا خواستهاش را دنبال کند.
خلق را با تو چنین بدخو کنند تا تو را ناچار رو آن سو کنند. مولوی
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن. حافظ
تجربهها و سوالات 47
هنوز گفت و گویی برای شش خطی 47 ثبت نشده
با ثبت تجربه و حتی پرسش خود به بهبود درک دیگران هم کمک کنید
متن اصلی خطوط از «وووانگ» (پسر شاهون) و «دوک ژو» (برادر کوچکتر شاهون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سدهی یازدهم پیش از میلاد)
خط اول:
فرد مظلومانه به زیر درخت خشکی نشسته و خیره به منظرهای غمانگیز مینگرد.
او برای سه سال چیزی نمیبیند.
تفسیر خط اول
وقتی کسی گرفتار سختیهای زندگی میشود، مهمتر از همه این است که قوی بماند و از درون بر مشکلات غلبه کند. اگر ضعیف باشد مشکلات کمر او را خم میکنند. به جای اینکه در مسیرش ادامه دهد، زیر درخت خشکی مینشیند، زانوی غم بغل میکند و بیشتر و بیشتر دچار افسردگی و نخوت میشود. این باعث میشود اوضاع بدتر و ناامید کنندهتر شود. چنین رویکردی از این توهم ناشی میشود که او فکر میکند تحت هر شرایطی باید بر مسائل بیرونی غلبه کند.
خط دوم:
فرد هنگام خوردن و نوشیدن تحت فشار است.
در همین موقع مردی با زانوبندهای قرمز میرسد.
قربانی دادن فرد را پیش میبرد.
اعلام آمادگی کردن بدبختی آفرین است.
سرزنشی در کار نیست.
تفسیر خط دوم
این خط در مورد فشار درونی است. در بیرون همه چیز خوب است، فرد مشغول خوردن و نوشیدن است. اما او از روزمرگی «خسته و فرسوده» شده است و راهی برای خلاص شدن از این وضعیت نمیبیند. اینجاست که از جایگاه رفیعی کمک سر میرسد. شاهزادهای -در چین باستان شاهزادگان زانوبندهای قرمز به پا میکردند- در جستجوی یاران توانمند است. اما همچنان موانعی هست که باید از سر راه برداشته شوند. از این رو مهم است که با کارهایی مثل نذر کردن، صدقه دادن و ابراز نیاز به درگاه الهی با این موانع روبرو شد (توکل، توسل و نذر و نیاز به نیروی برتری که منشأ وجود ماست). بدون آمادگی به جلو پیش رفتن فاجعه آمیز است، گرچه کار خطایی نیست. این وضعیت ناخوشایندی است که با استفاده از نیروی صبر باید بر آن غلبه کرد.
خط سوم:
او خودش انتخاب میکند که با سنگ تحت فشار قرار گیرد و بر خار و تیغ تکیه کند.
او وارد خانهاش میشود و همسرش را نمیبیند.
بد اقبالی.
تفسیر خط سوم
این کسی را نشان میدهد که در زمان سختیها و مشکلات بیقرار و بلاتکلیف است. اول میخواهد به جلو حرکت کند، اما با موانعی روبرو میشود که حقیقتاً وقتی بی مهابا با آنها برخورد شود ناخوشایند و متخاصم میشوند. او سرش را به دیوار میکوبد و حس میکند دیوار دارد به او ستم میکند. بعد به چیزهایی تکیه میکند که مناسب این کار نیستند و فقط برای او خطرساز میشوند. پس از اتفاقات با تردید عقب گرد میکند و به خانه پناه میبرد و متوجه میشود که همسرش در خانه نیست و با ناامیدی دیگری روبرو میشود. کنفسیوس دربارهی این خط میگوید: اگر چیزی کسی را تحت فشار قرار دهد که قرار نبوده چنین کند، قطعاً بیآبرو میشود. اگر او بر چیزی تکیه کند که قابل تکیه کردن نیست، قطعاً زندگیاش در خطر است. برای کسی که دچار بیآبرویی شده و در خطر است، زمان مرگ نزدیک میشود؛ دیگر چگونه میتواند همسرش را ببیند؟
خط چهارم:
او بسیار آرام میآید، راهش با ارابهای طلایی بسته شده است.
سرافکندگی ، اما به هدف میرسید.
تفسیر خط چهارم
فردی بسیار ثروتمند نیاز مردم قشرهای ضعیف جامعه را میبیند و خیلی دوست دارد کمکی بکند. اما به جای انجام اقدامات سریع و نیرومند در جایی که لازم است مردد و حسابگرانه شروع به عمل میکند. سپس با موانع روبرو میشود. آشنایان قدرتمند و ثروتمند او را به حلقهی خود میکشانند؛ او باید مثل آنها رفتار کند و نمیتواند از آنها جدا شود. از این رو بسیار خجالت زده میشود. اما مشکل موقتی است. نیروی اصیل ذات او خطایی که مرتکب شده را جبران میکند و به هدفش میرسد.
خط پنجم:
بینی و پایش بریده شده است.
ستم به دست مردی با زانو بند بنفش.
خوشی به نرمی میآید.
پیشکش کردن و ساقی شدن فرد را به پیش میبرد.
تفسیر خط پنجم
شخصی که قلباً خوبی همه را میخواهد از بالا و پایین مورد ستم قرار میگیرد (این معنی بریده شدن بینی و پا است). او از کسانی که وظیفهی یاری رساندن به او را دارند (وزیرانی با زانو بندهای بنفش) کمکی دریافت نمیکند. اما آهسته آهسته چیزها رو به بهبودی میروند. تا آن زمان، او باید به خدا روی آورد (ایمان خود را حفظ کند)، آرامش درونی استواری داشته باشد و برای خوبی حال همه دعا کند و قربانی بدهد(صدقه، نذر و بخشش به هر نوعی میتواند مفید باشد و گشایش ایجاد کند).
خط ششم:
شاخههای انگور او را تحت فشار قرار دادهاند.
او نامطئن حرکت میکند و میگوید: "حرکت باعث پشیمانی میشود"
اگر او در قبال این احساس پشیمانی کند و از نو شروع کند، خوش اقبالی (به او) روی میآورد.
تفسیر خط ششم
شخصی در این وضعیت با بندهایی تحت فشار قرار گرفته که به راحتی میتوانند بریده شوند. این وضعیت نابسامان به پایان خود رسیده است. اما او همچنان مردد است؛ او همچنان تحت تأثیر وضعیت قبلی است و میترسد حرکتی کند که باعث پشیمانی او شود. اما به محض اینکه به اوضاع مسلط میشود، این حالت ذهنی تغییر میکند و تصمیم قاطعانهای میگیرد و بر فشارها مسلط میشود.
گفتارهای شش خطی 47