شش خطی 12
ناهماهنگی، رکود، ایستایی، انسداد (Pi)

اسامی دیگر:

ناهماهنگی، نماد بسته شدن، قدرت گرفتن عناصر پست، فساد، در مقابل هماهنگی (شش‌خطی ۱۱)، به قهقرا رفتن، بی رونقی، تباهی و سقوط، جداشدگی، بن بست

متن اصلی و تفسیر ای چینگ - تصویر شش خطی 12 - ناهماهنگی، رکود، ایستایی، انسداد (Pi) از جدول یی چینگ

واکاوی و توضیح:

ریشه‌شناسی و مفهوم کلیدی:

واژهٔ «Pǐ» دارای دو تلفظ و بُعد معنایی است: «فو» به معنای «نه» و نفی کردن، و «پی» که حاوی مفاهیم منفی از جمله بدی، شیطانی، زورگویی و ضعف است. این واژه به وضعیتی اشاره دارد که ارتباط و جریان طبیعی زندگی مسدود شده است. در هستهٔ اصلی این شش‌خطی، مفهوم «روی کار آمدن تاریکی، دور شدن از روشنایی و توقف پیشرفت» نهفته است که البته می‌تواند دورانی را نشان دهد که در حال عبور از این وضعیت هستیم (خطوط ۳ تا ۶).

ساختار نمادین: جدایی آسمان و زمین

ساختار این شش‌خطی، آسمان () در بالا و زمین () در پایین است. حرکت طبیعی آسمان به سمت بالا و حرکت زمین به سمت پایین است، بنابراین این دو نیرو در حال دور شدن از یکدیگرند. این تصویر، نماد جدایی، قطع تعامل، رکود و زوال است. «رکود» شروع پاییز را نشان می‌دهد که جریان نور و گرما کاهش پیدا کرده و دوران تاریک و سرد آغاز می‌شود.

ارتباط ساختاری و معنایی با سایر شش‌خطی‌ها

شش‌خطی‌های ۱۱ (تای) و ۱۲ (پی) دو روی یک سکه و مکمل یکدیگرند. حکمت در این است که در شرایط مطلوب (تای)، فرد از هماهنگی برای رشد و پیشرفت حداکثری بهره بگیرد و در شرایط نامطلوب (پی)، با حفظ نگرش توحیدی و تعادل درونی، با تاریکی همراه نشود، به پرورش بیشتر خود بپردازد و در زمان مناسب به این دوران پایان دهد.

فرآیند افزایش تاریکی و شیوه‌های مقابله با آن در شش‌خطی‌های دیگر نیز دیده می‌شود که در هر کدام، خرد شناخت درست وضعیت و رویکرد هماهنگ با آن را درک می‌کنیم:

  • ۴۴(یک یین در پایین): نیروی یین ضعیف است و می‌توان از نفوذ بیشتر آن جلوگیری کرد، اما بهتر است آن را حذف نکرد.
  • ۳۳(دو یین در پایین): نیروی تاریکی قوی‌تر شده و بهتر است در عین قدرت، از آن فاصله گرفت.
  • ۱۲(سه یین در پایین): فاصله گرفتن از تاریکی ممکن نیست، اما امکان بازگشت به روشنایی وجود دارد (برابری روشنایی و تاریکی).
  • ۲۳(پنج یین در پایین): نیروی تاریکی به شدت افزایش یافته و امکان تلاش برای پایان دادن به آن نیست، مگر زمان آن برسد و این باعث پوست‌انداختن و تازه‌شدن فرد می‌شود.

نمونه‌های تاریخی-معنوی:

این حالت را می‌توان در دوره‌هایی از تاریخ مشاهده کرد که حاکمان فاسد و نیروهای کوچک‌اندیش بر امور مسلط شده‌اند و افراد شایسته و خردمند به حاشیه رانده شده‌اند. در چنین دوران‌هایی، خردمند راستین—همان‌گونه که افلاطون در «جمهور» بیان می‌کند—ترجیح می‌دهد برای پاک ماندن، کناره‌گیری کند و سکوت پیشه کند، زیرا می‌داند در این شرایط، اقدام مستقیم بی‌ثمر خواهد بود. البته این شش‌خطی فراتر از درک افلاطون می‌رود و امکان پایان دادن به این دوران را نیز در بر می‌گیرد که در ادامه به آن اشاره شده است.

ویژگی‌های روانی-عملکردی:

فرد یا جامعه در این حالت، از تاریکی، خواسته‌های پوچ و دنیاگرایی انباشته شده و این مسیر پوچ را با جدیتی توأم با کوردلی دنبال می‌کند. راهکار خردمند برای عبور از این ناهماهنگی و بازگشت به مسیر رشد این است که:
۱. وضعیت را به وضوح و بدون فریب ببیند تا پوچی و تاریکی آن را به تمامی درک کند و بپذیرد.
۲. به هیچ‌وجه با این جنس افکار، احساسات، خواسته‌ها و افراد همراه نشود.
۳. پاک و آگاه بماند تا در زمان مناسب، برای افزایش روشنایی و کاهش تاریکی اقدام مناسب را انجام دهد و به تعادل و صلح بازگردد.

باید توجه داشت که حداقل سه خط از شش‌خطی (سه خط ینگ) به انجام اقداماتی در راستای افزایش روشنایی و پایان دادن به تاریکی می‌پردازند. پس این وضعیت لزوماً به معنای منفی نیست و ممکن است دورانی را نشان دهد که زمان پایان دادن به رکود را تجربه می‌کنیم و باید در این راستا حرکت کنیم تا از این شرایط منفی رها شویم. از نظر استاد بودایی، اویی‌چی‌شو، تمام خطوط این تلاش را نشان می‌دهند. اما حداقل در سه خط بالایی به طور قطع شاهد این فرآیند و حرکت هستیم.


معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم


معرفی شش خطی

این شش‌خطی نقطه‌ی مقابل شش‌خطی صلح و هماهنگی (11) است. آسمان و زمین در حال دور شدن از همدیگر‌اند. آسمان بالا و بالاتر می‌رود و زمین به پایین و پایین‌تر کشیده می‌شود. نیروهای خلاق در پیوند با یکدیگر نیستند. اکنون زمان «رکود و پوسیدگی» است. این شش‌خطی مربوط به دورانی است که تابستان رو به افول است و به دوران پاییز نزدیک می‌شویم.

سنجش شش‌خطی:

از «ون‌وانگ (شاه ون)» نگارنده‌ی ای‌جینگ (~سده‌ی نه تا یازدهم پیش از میلاد)

«ایستایی (رکود و پوسیدگی)». انسان‌های شرور با درستی و محکمی انسان‌ برتر هماهنگ نیستند. بزرگ جدا می‌شود؛ کوچک نزدیک می‌شود.

آسمان و زمین از یکدیگر جدا شده اند و به این ترتیب، همه چیز فلج شده است. چیزهایی که در بالا است، با چیزهای پایینی تناسب ندارند و سردرگمی و آشفتگی روی زمین نمایان شده است. نیروی تاریک به درون آمده و نیروی روشن در خارج است؛ درون فرودست و بیرون برتر است؛ به روش انسان فرودست توجه می‌شود؛ شیوه‌ی انسان برتر رد می‌شود. اما انسان‌های برتر از اصول‌شان بر نمی‌گردند. اگر امکان تأثیرگذاری نباشد، آن‌ها کاملاً به اصول خود وفادار می‌مانند و از جمعیت جدا شده و خلوت می‌کنند.

تصویر شش‌خطی:

منسوب به «کنفسیوس» (~سده‌ی ششم تا پنجم پیش از میلاد)

آسمان و زمین متحد نیستند: نگاره‌ی «ایستایی (رکود و پوسیدگی)». در نتیجه، انسان برتر به ارزش‌های درونی خود پناه می‌برد تا از سختی‌ها فاصله بگیرد. او به خود اجازه نمی‌دهد تا پولی که بابت بزرگداشت‌اش به او می‌دهند را دریافت کند.

وقتی انسان فرودست تأثیر گذار باشد، بی‌اعتمادی در جامعه آشکار می‌شود و فعالیت‌های مفید ناممکن می‌شوند؛ چون همه چیز از اصل و اساس مشکل دارد. به این خاطر، بدانید نباید به خود اجازه دهید تا فریب پیشنهادهایی را بخورید که به شما می‌شود و بخواهید وارد فعالیت‌های اجتماعی شوید. اینگونه فقط خود را به خطر می‌اندازید؛ چون نمی‌توانید رفتارهای نادرست دیگران را بپذیرید. درست این است که به ارزش‌های درونی خود روی آورده و خلوت گزینید تا بار دیگر زمان مناسب برای تأثیر گذاری و انجام فعالیت‌های اجتماعی فرا رسد.

گفتارهای شش خطی 12

ضرب المثل چینی برگرفته از حکمت این فصل از ای‌جینگ: پی جی تای لای - پایان تاریکی، آغاز روشنی است.


ه.گ کریل - کنفسیوس و راه و رسم چینیان:

به نظر می‌رسد افلاطون ایدهٔ کنفوسیوس را بی‌نقص بیان کرده است. در (رسالهٔ) جمهور، او از سقراط نقل می‌کند که:
فیلسوف واقعی، وقتی خود را در محیطی شیطانی می‌بیند، "به سست مایگی همراهان خود نمی‌پیوندد، ولی به تنهایی هم نمی‌تواند در برابر تمام این نیروی شرور بایستد. در نتیجه می‌بیند نفعی برای دولت یا دوستانش ندارد، و پس از اندیشیدن دقیق می‌بیند باید جان خود را بیهوده از دست بدهد و هیچ سودی هم به خود یا دیگران نرساند، (از این رو) آرامش و صلح درونی خود را حفظ می‌کند و به راه خود می‌رود... همین برای او کافی است که بتواند زندگی خودش را بکند و از نادرستی‌های شیطانی پاک بماند، و از روی خیرخواهی و در صلح، (و همچنین) در عین امیدواری از آن‌ها جدا شود.

تجربه‌ها و سوالات 12

سلام یعنی باید ان محیط راترک کرد یا ازدرون ازجمع جدابود؟
اگه شروع زوال و از هم پاشیدگی و پایان رکود و پوسیدگی باشه ، یعنی کلا جدا شدن معنی میده؟

متن اصلی خطوط از «وو‌وانگ» (پسر شاه‌ون) و «دوک ژو» (برادر کوچک‌تر شاه‌ون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سده‌ی یازدهم پیش از میلاد)


خط اول:

وقتی علف از زمین بیرون بیاید، سایر چمن‌هایی که با او هم‌ریشه هستند را با خود بالا می‌آورد.
هرچیز با هم جنس خود است.
درستی و محکمی خوش‌اقبالی و موفقیت به بار می‌آورد.

تفسیر خط اول

این خط تقریباً همان خط اول شش‌خطی قبل (11 - صلح و هماهنگی) است؛ اما معنای مخالف آن را دارد.
در آن خط به این اشاره شده بود که شما هنگام قبول پیشنهاد برای انجام فعالیتی، هم‌فکران‌تان را با خود همراه می‌کنید.
اما اینجا شما هم‌فکران خود را با خود از صحنه‌ی اجتماعی خارج می‌کنید و خلوت می‌گزینید. به همین خاطر اینجا درستی و محکمی خوش‌اقبالی و موفقیت به بار می‌آورد در حالی که در شش‌خطی (11) به عهده گرفتن خوش‌اقبالی به بار می‌آورد.
وقتی کارآمد بودن ممکن نیست، تنها با کناره گرفتن می‌توانید از سرافکندگی دور بمانید.
به موفقیت در معنای بالاتر آن دست می‌ یابید؛ چون خوب می‌دانید چگونه از ارزش درونی خود مراقبت کنید.

خط دوم:

آن‌ها بردباری می‌کنند و تاب می‌آورند؛
این یعنی خوش‌اقبالی برای انسان‌های فرودست.
بی‌جنبشی (رکود) به خدمت مرد بزرگ در می‌آید تا موفق شود.

تفسیر خط دوم

انسان‌های فرودست آماده‌اند تا چاپلوسی بالا دستی‌ خود را بکنند. اگر به سردرگمی‌های آن‌ها پایان دهید، حاضرند شما (انسان برتر) را هم تحمل کنند،
اما با بزرگواری، نتایج دوران رکود را می‌پذیرید و به جمع فرودستان وارد نمی‌شوید؛ چون جایگاه شما آنجا نیست.
چون می‌توانید شخصاً رنجی را بپذیرید که این وضعیت با خود دارد، موفق شدن در اصول اساسی خود را تضمین می‌کنید.

خط سوم:

آن‌ها شرمندگی را تاب می‌آورند.

تفسیر خط سوم

انسان‌های فرودستی که غیر قانونی به قدرت رسیده‌اند توان کافی برای انجام وظایف‌شان را ندارند.
گرچه در ابتدا آن را بروز نمی‌دهند، در قلب‌شان احساس شرمندگی می‌کنند.
این نشانه‌ای برای بهبودی اوضاع است.

خط چهارم:

کسی که تحت فرمان نیروی برتر عمل کند بدون خطا می‌ماند.
سایر هم‌فکران از این فرخندگی بهره‌مند می‌شوند.

تفسیر خط چهارم

چیزی نمانده تا دوران رکود به صلح و هماهنگی تبدیل شود. هرکس که آرزوی بازگشتن نظم و هماهنگی را دارد باید حس کند برای انجام وظیفه و به دست آوردن قدرت لازم فراخوانده شده است.
اگر بخواهید بر اساس قضاوت‌های خود عمل کنید، اشتباه می‌کنید و در آخر شکست می‌خورید.
اما وقتی حقیقتاً برای انجام وظیفه‌ای فرا خوانده شوید و به انجام آن بپردازید، زمانه با شما یار خواهد بود و اینگونه، حتی دیگرانی که شبیه شما هستند هم از برکت و فرخندگی به دست آمده سود خواهند برد.

خط پنجم:

رکود در حال رفتن است.
خوش‌اقبالی برای مرد بزرگ.
اگر نتوانیم چه، اگر نتوانیم چه؟
به این شیوه او مانند بوته‌های درهم تنیده‌ی توت، استوار می‌ماند.

تفسیر خط پنجم

زمانه در حال تغییر است.
کسی که می‌تواند نظم را بازگرداند سر رسیده است. از این رو خوش اقبالی در کار است.
ولی زمان این تحولات، دقیقاً زمانی است که باید بسیار در ترس و لرز باشید. موفقیت تنها با بیشترین احتیاط ممکن میسر می‌شود، به همین دلیل همواره از خود بپرسید اگر نتوانیم چه؟.

خط ششم:

رکود به پایان خود رسیده است.
اول رکود، سپس خوش‌اقبالی.

تفسیر خط ششم

دوران رکود همیشگی نیست. اما به هر حال به خواست خود پایان نمی‌یابد. انسانی درست لازم است تا آن را پایان دهد.
این تفاوت دوران صلح، و دوران رکود است.
تلاشی همواره برای پایداری صلح و هماهنگی لازم است. و اگر به حال خود رها شود، به رکود و پوسیدگی منجر می‌شود.
اما دوران پوسیدگی به خودی خود به دوران صلح و رفاه تبدیل نمی‌شود برای پایان دادن به آن باید تلاش کرد.
این نشان می‌دهد رفتارهای خلاق انسانی برای برپایی نظم و صلح در جوامع لازم است.