متن اصلی و تفسیر کتاب ای جینگ
شش خطی 12: رکود و پوسیدگی
اسامی دیگر شش خطی 12:
ناهماهنگی، نماد بسته شدن، قدرت گرفتن عناصر پست، فساد، در مقابل هماهنگی (ششخطی ۱۱)، به قهقرا رفتن، بی رونقی، تباهی و سقوط، جداشدگی، بن بست
شش خطی 12
رکود و پوسیدگی
بازخوردهای دوره جامع ای جینگ
تخفیف دوره تنها تا دوازدهم آذر ادامه دارد
+۳۰ ساعت آموزش
ضمانت بازگشت وجه
جلسات آنلاین
۴۰% تخفیف
قیمت اصلی: ۱۶.۰۰۰.۰۰۰ تومان
قیمت کنونی: ۹.۶۰۰.۰۰۰ تومان
از ۱۲ آذر قیمت دوره نیز افزایش خواهد یافت
توضیحات بیشتر دورهچکیده:
اکنون زمان رکود، فساد و ناهماهنگی است.
وقتی روشنایی برود و تاریکی حاکم شود، نتیجهای جز فساد ندارد. اینجا دقیقاً چیزها در جای درست خودشان نیستند.
در چنین زمانی نیازی به پهلوان، عارف، هنرمند، متفکر یا مخترع ندارند.
همینکه آنها به حاشیه روند، تنبلی و بیکاری، بیتفاوتی و سستی ظاهر میشود. صلح و هماهنگی تبدیل به چیزی حوصله سر بر، نخواستنی، تکراری و یکنواخت میشود.
اینجاست که به هوسهای زودگذر، شهرت و مقبولیت ناشایست، روابط یک شبه و هیاهوی بیمعنی توجه میشود.
در چنین شرایطی جایی برای عمیق بودن نیست و باید به حقیقت درونی خود پناه ببرید.
منتظر زمانی بهتر برای پیدا کردن انسانهای همدل و شایسته باشید.
تا آنجا که میتوانید از اینگونه اجتماعات فاصله بگیرید و فریب پیشنهادهایی که به شما میشود را نخورید.
با پایبندی به اصول خود، میتوانید در امان بمانید و به راه خود ادامه دهید تا بار دیگر زمان مناسب فرا رسد.
معرفی شش خطی
این ششخطی نقطهی مقابل ششخطی صلح و هماهنگی (11) است. آسمان و زمین در حال دور شدن از همدیگراند. آسمان بالا و بالاتر میرود و زمین به پایین و پایینتر کشیده میشود. نیروهای خلاق در پیوند با یکدیگر نیستند. اکنون زمان «رکود و پوسیدگی» است. این ششخطی مربوط به دورانی است که تابستان رو به افول است و به دوران پاییز نزدیک میشویم.
سنجش ششخطی:
«ایستایی (رکود و پوسیدگی)». انسانهای شرور با درستی و محکمی انسان برتر هماهنگ نیستند. بزرگ جدا میشود؛ کوچک نزدیک میشود.
آسمان و زمین از یکدیگر جدا شده اند و به این ترتیب، همه چیز فلج شده است. چیزهایی که در بالا است، با چیزهای پایینی تناسب ندارند و سردرگمی و آشفتگی روی زمین نمایان شده است. نیروی تاریک به درون آمده و نیروی روشن در خارج است؛ درون فرودست و بیرون برتر است؛ به روش انسان فرودست توجه میشود؛ شیوهی انسان برتر رد میشود. اما انسانهای برتر از اصولشان بر نمیگردند. اگر امکان تأثیرگذاری نباشد، آنها کاملاً به اصول خود وفادار میمانند و از جمعیت جدا شده و خلوت میکنند.
تصویر ششخطی:
آسمان و زمین متحد نیستند: نگارهی «ایستایی (رکود و پوسیدگی)». در نتیجه، انسان برتر به ارزشهای درونی خود پناه میبرد تا از سختیها فاصله بگیرد. او به خود اجازه نمیدهد تا پولی که بابت بزرگداشتاش به او میدهند را دریافت کند.
وقتی انسان فرودست تأثیر گذار باشد، بیاعتمادی در جامعه آشکار میشود و فعالیتهای مفید ناممکن میشوند؛ چون همه چیز از اصل و اساس مشکل دارد. به این خاطر، بدانید نباید به خود اجازه دهید تا فریب پیشنهادهایی را بخورید که به شما میشود و بخواهید وارد فعالیتهای اجتماعی شوید. اینگونه فقط خود را به خطر میاندازید؛ چون نمیتوانید رفتارهای نادرست دیگران را بپذیرید. درست این است که به ارزشهای درونی خود روی آورده و خلوت گزینید تا بار دیگر زمان مناسب برای تأثیر گذاری و انجام فعالیتهای اجتماعی فرا رسد.
گفتارها و نقل قولهای مرتبط با شش خطی:
به نظر میرسد افلاطون ایدهٔ کنفوسیوس را بینقص بیان کرده است. در (رسالهٔ) جمهور، او از سقراط نقل میکند که:
فیلسوف واقعی، وقتی خود را در محیطی شیطانی میبیند، "به سست مایگی همراهان خود نمیپیوندد، ولی به تنهایی هم نمیتواند در برابر تمام این نیروی شرور بایستد. در نتیجه میبیند نفعی برای دولت یا دوستانش ندارد، و پس از اندیشیدن دقیق میبیند باید جان خود را بیهوده از دست بدهد و هیچ سودی هم به خود یا دیگران نرساند، (از این رو) آرامش و صلح درونی خود را حفظ میکند و به راه خود میرود... همین برای او کافی است که بتواند زندگی خودش را بکند و از نادرستیهای شیطانی پاک بماند، و از روی خیرخواهی و در صلح، (و همچنین) در عین امیدواری از آنها جدا شود.
ه.گ کریل -- کنفسیوس و راه و رسم چینیان
خط اول:
وقتی علف از زمین بیرون بیاید، سایر چمنهایی که با او همریشه هستند را با خود بالا میآورد.
هرچیز با هم جنس خود است.
درستی و محکمی خوشاقبالی و موفقیت به بار میآورد.
تفسیر خط اول
این خط تقریباً همان خط اول ششخطی قبل (11 - صلح و هماهنگی) است؛ اما معنای مخالف آن را دارد.
در آن خط به این اشاره شده بود که شما هنگام قبول پیشنهاد برای انجام فعالیتی، همفکرانتان را با خود همراه میکنید.
اما اینجا شما همفکران خود را با خود از صحنهی اجتماعی خارج میکنید و خلوت میگزینید. به همین خاطر اینجا درستی و محکمی خوشاقبالی و موفقیت به بار میآورد در حالی که در ششخطی (11) به عهده گرفتن خوشاقبالی به بار میآورد.
وقتی کارآمد بودن ممکن نیست، تنها با کناره گرفتن میتوانید از سرافکندگی دور بمانید.
به موفقیت در معنای بالاتر آن دست می یابید؛ چون خوب میدانید چگونه از ارزش درونی خود مراقبت کنید.
خط دوم:
آنها بردباری میکنند و تاب میآورند؛
این یعنی خوشاقبالی برای انسانهای فرودست.
بیجنبشی (رکود) به خدمت مرد بزرگ در میآید تا موفق شود.
تفسیر خط دوم
انسانهای فرودست آمادهاند تا چاپلوسی بالا دستی خود را بکنند. اگر به سردرگمیهای آنها پایان دهید، حاضرند شما (انسان برتر) را هم تحمل کنند،
اما با بزرگواری، نتایج دوران رکود را میپذیرید و به جمع فرودستان وارد نمیشوید؛ چون جایگاه شما آنجا نیست.
چون میتوانید شخصاً رنجی را بپذیرید که این وضعیت با خود دارد، موفق شدن در اصول اساسی خود را تضمین میکنید.
خط سوم:
آنها شرمندگی را تاب میآورند.
تفسیر خط سوم
انسانهای فرودستی که غیر قانونی به قدرت رسیدهاند توان کافی برای انجام وظایفشان را ندارند.
گرچه در ابتدا آن را بروز نمیدهند، در قلبشان احساس شرمندگی میکنند.
این نشانهای برای بهبودی اوضاع است.
خط چهارم:
کسی که تحت فرمان نیروی برتر عمل کند بدون خطا میماند.
سایر همفکران از این فرخندگی بهرهمند میشوند.
تفسیر خط چهارم
چیزی نمانده تا دوران رکود به صلح و هماهنگی تبدیل شود. هرکس که آرزوی بازگشتن نظم و هماهنگی را دارد باید حس کند برای انجام وظیفه و به دست آوردن قدرت لازم فراخوانده شده است.
اگر بخواهید بر اساس قضاوتهای خود عمل کنید، اشتباه میکنید و در آخر شکست میخورید.
اما وقتی حقیقتاً برای انجام وظیفهای فرا خوانده شوید و به انجام آن بپردازید، زمانه با شما یار خواهد بود و اینگونه، حتی دیگرانی که شبیه شما هستند هم از برکت و فرخندگی به دست آمده سود خواهند برد.
خط پنجم:
رکود در حال رفتن است.
خوشاقبالی برای مرد بزرگ.
اگر نتوانیم چه، اگر نتوانیم چه؟
به این شیوه او مانند بوتههای درهم تنیدهی توت، استوار میماند.
تفسیر خط پنجم
زمانه در حال تغییر است.
کسی که میتواند نظم را بازگرداند سر رسیده است. از این رو خوش اقبالی در کار است.
ولی زمان این تحولات، دقیقاً زمانی است که باید بسیار در ترس و لرز باشید. موفقیت تنها با بیشترین احتیاط ممکن میسر میشود، به همین دلیل همواره از خود بپرسید اگر نتوانیم چه؟.
خط ششم:
رکود به پایان خود رسیده است.
اول رکود، سپس خوشاقبالی.
تفسیر خط ششم
دوران رکود همیشگی نیست. اما به هر حال به خواست خود پایان نمییابد. انسانی درست لازم است تا آن را پایان دهد.
این تفاوت دوران صلح، و دوران رکود است.
تلاشی همواره برای پایداری صلح و هماهنگی لازم است. و اگر به حال خود رها شود، به رکود و پوسیدگی منجر میشود.
اما دوران پوسیدگی به خودی خود به دوران صلح و رفاه تبدیل نمیشود برای پایان دادن به آن باید تلاش کرد.
این نشان میدهد رفتارهای خلاق انسانی برای برپایی نظم و صلح در جوامع لازم است.
ریچارد ویلهلم، سفر به چین و ای جینگ:
ریچارد ویلهلم(1930 – 1873) که یک مسیحی تمام عیار آلمانی است برای تبلیغ مسیحیت به چین میرود و برای ۲۵ سال تلاش میکند مردم این سرزمین را مسیحی کند. البته موفق به مسیحی کردن یک نفر هم نمیشود!
اما دستاورد ریچارد آشنایی با آموزههای چینی، زبان و فرهنگ این کشور بود که به نوشتن یکی از بهترین ترجمهها، جمعآوریها و توضیحات کتاب ای جینگ(یی چینگ، ای چینگ) برای غیر چینی زبانها ختم شد.
ریچارد ویلهلم
کارل یونگ دربارهی ریچارد ویلهلم مینویسد:
او دارای موهبتی بود که (به واسطهی آن) میتوانست بدون تعصب و برای آشکار کردن (عقاید و بینش) ذهنیت یک خارجی (نسبت به مسائل گوناگون) و همدلی کردن به او گوش کند و (اینها) او را قادر میساخت تا گنجینههای فکری چین را در دسترس اروپا قرار دهد. او (هرکاری کرد) نتوانست از شناخت عقلانیت و شفافیت افکار چینی فارغ شود... این (نگاه چینیان به زندگی) او را سخت در برگرفته و مجذوب کرده بود.
تجربهها، نظرات یا سوالات شش خطی 12
هنوز گفت و گویی برای شش خطی 12 ثبت نشده
با ثبت تجربه و حتی پرسش خود به بهبود درک دیگران هم کمک کنید