شش خطی 23
فروپاشیدن و زوال
اسامی دیگر:
جدا شدن، نماد سقوط یا پوست کندن، جدا شدن پوسته، فساد، پاره کردن، توطئه، زوال و تدهور، فروپاشی، شکستگی، پاره شدن، تجزیه و تفرقه، ویرانی
واکاوی و توضیح:
وضعیت بسیار ناجوری است.
انجام هیچ کاری در چنین شرایطی که تاریکی همهجا را گرفته هماهنگ یا سودمند نیست.
شرایط طوری است که مقابله با آن به هیچ وجه ممکن نیست و بهترین کار پذیرفتن و سکوت است.
هیچ تلاشی برای مقابله با تاریکی، آگاه کردن دیگران و از بین بردن تاریکی نکنید. این کار عین خردمندی است نه بزدلی، وگرنه فقط اوضاع را بدتر میکنید.
اگر مثل زمین سخاوتمند و خیرخواه دیگران باشید پایگاه امنی برای خود خواهید داشت.
معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم
معرفی شش خطی
چیزی نمانده خطوط تاریک (ین) به آخرین خط قدرتمند (یانگ) غلبه کرده و با متلاشی کردنش او را سرنگون سازند. پستی، نیروهای تاریکی به برتر و قدرتمند غلبه کرده است، نه به صورت واضح و مستقیم، بلکه اندک اندک و غیر محسوس تا در نهایت فرو میریزد. خطوط ششخطی شبیه به نقاشی یک خانه است و با ریختن سقف، خانه متلاشی میشود. این ششخطی مربوط به فصل پاییز است. چیزی نمانده نیروی ین بر قدرت یانگ غلبه کرده و جای آن را بگیرد.
سنجش ششخطی:
از «ونوانگ (شاه ون)» نگارندهی ایجینگ (~سدهی نه تا یازدهم پیش از میلاد)
«فروپاشیدن». هیچ جایی برای رفتن نیست که هماهنگ و سودمند باشد.
تصویر ششخطی:
منسوب به «کنفسیوس» (~سدهی ششم تا پنجم پیش از میلاد)
کوه بر روی زمین آرامیده است: نگارهی «فروپاشیدن». به این ترتیب، آنهایی که بالا هستند، تنها با تقدیم سخاوتمندانهی جایگاهشان به آنان که پایین هستند میتوانند جایگاه خود را تضمین کنند.
تجربهها و سوالات 23
هنوز گفت و گویی برای شش خطی 23 ثبت نشده
با ثبت تجربه و حتی پرسش خود به بهبود درک دیگران هم کمک کنید
متن اصلی خطوط از «وووانگ» (پسر شاهون) و «دوک ژو» (برادر کوچکتر شاهون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سدهی یازدهم پیش از میلاد)
خط اول:
پایهی تخت پادشاهی میشکند.
کسانی که استوار بمانند نابود میشوند.
بداقبالی.
تفسیر خط اول
انسانهای فرومایه در حال قدرت گرفتن هستند و به طرز نامحسوسی شروع به تخریب پایههای جایگاه شما کردهاند. در این زمان درستی و استواری با توطئه و تهمت ویران میشود. با اینکه اوضاع خبر از فاجعه میدهد، کاری جز صبر کردن نمیتوانید بکنید.
خط دوم:
پایههای تخت میشکند. کسانی که استوار بمانند با بداقبالی روبرو میشوند.
تفسیر خط دوم
قدرت انسانهای پست رو به افزایش است. خطر دارد به شما نزدیک میشود؛ نشانههای واضح آن دیده میشود و آرامش را از شما گرفته است. در این وضعیت خطرناک، نه از پایین و نه از بالا هیچ دستی به سمت شما دراز نمیشود. احتیاط بینهایت در این انزوا ضروری است. باید با شرایط زمانه سازگار شوید و بیدرنگ از خطر بپرهیزید. پافشاری سفت و محکم نسبت به دیدگاه یا جایگاهی که دارید میتواند منجر به بدبختی شما شود.
خط سوم:
او از آنها جدا میشود. خطایی نیست.
تفسیر خط سوم
شما خود را در محیطی فرساینده و مخرب یافتهاید که به واسطهی تعهدات خارجی به وجود آمده است. اما پیوندی درونی با انسان برتر و نیروهای روشنایی دارید و به واسطهی این رابطه، پایداری لازم برای جدایی از انسانهای پست را بدست میآورید. البته این شما را به مقابله با این انسانها وادار میکند، اما این کار خطا نیست.
خط چهارم:
فروپاشی تخت تا پوست (کسی که روی آن خوابیده) میرسد و این یعنی بداقبالی.
تفسیر خط چهارم
اینجا تأثیرات فاجعه از محل استراحت گذشته و به خود شما رسیده است. هیچ اخطار و حرف دیگری بیان نشده است. بداقبالی به اوج خود رسیده است: دیگر نمیتوانید آن را از خود دور کنید.
خط پنجم:
خدمتکاران دربار چون دستهای ماهی به دنبال شاهزاده خانم به استقبال فرمانروا میروند.
همه چیز هماهنگ و سودمند عمل میکند.
تفسیر خط پنجم
در نزدیکی عنصر روشنایی (خط یانگ بالای ششخطی)، نیروی تاریکی (خطوط ۱ تا ۵ شکستهی ین) دچار تغییر میشود. دیگر با ستیزهجویی به مقابله با قدرت نمیپردازد، بلکه تسلیم او شده و تحت هدایت او قرار میگیرد. در خط پنجم، به عنوان رهبر سایر خطوط ضعیف و شکسته (ین) عمل میکند و آنها را به سمت خط قوی و کامل (یانگ) هدایت میکند. عنصر پایین به اختیار خود به زیر عنصر بالا در آمده، به همین دلیل شادی از آن او میشود. عنصر بالا هم بهرهی خود را از این ماجرا میبرد و به این ترتیب، همه چیز برای همه خوب و سودمند پیش میرود.
خط ششم:
میوهی بزرگی باقی مانده که هنوز خورده نشده است.
انسان برتر گاری هدیه میگیرد.
خانهی مرد فرومایه فرو میپاشد.
تفسیر خط ششم
دوران «فروپاشیدن» به پایان میرسد. وقتی بدبختی نیروی خود را تمام کند، دوران بهتر باز میگردند. بذر خوبی همچنان پابرجا است و این لحظه، درست زمان افتادن میوه روی زمین و آغاز رشد بذر تازه است. شما بار دیگر تأثیر گذار و مؤثر میشوید. دیگران با نظراتشان شما را حمایت میکنند، درست مثل گاری که به شما هدیه میشود. اما شرارت انسان فرومایه عاقبت خانه خودش را ویران میکند. اینجا یک قانون طبیعی در کار است. شرارت تنها خوبی را نابود نمیسازد، بلکه در آخر خودش را هم ویران میکند. از آنجا که شر نبودن خیر است، تنها با تکیه به نیروی خود نمیتواند دوام بیاورد. فرد پلید هم (صفات حیوانی انسان که بعضی افراد، تجلی آن پلیدیها هستند) زیر فرمان انسان برتر (نیروی عقل و روشنایی)، بهترین عملکرد را دارد.
گفتارهای شش خطی 23