شش خطی 29
درّههای پی در پی
اسامی دیگر:
خطر، گذرگاه باریک در کنار درّههای عمیق، صادق ماندن با خود تحت هر شرایطی، دام، جریان پیوستهی آب از گودالها و درهها، گرفتاری پشت گرفتاری، موفقیت برخاسته از صداقت، ژرف، چاه خطرناک
واکاوی و توضیح:
مثل جریان آب که از روبرو شدن با هیچ چیزی نمیترسد و گودالی را پر نشده رها نمیکند،
از چیزی هراس نداشته باشید و گودالهای یادگیری را پر کنید؛
به تمام جزییات دقت کنید، تمام کارهای لازم را انجام دهید،
و مراقب باشید تا پاکدل بمانید تا از آن سختیها و خطرات عبور کرده و به مقصد برسید؛
درستکاری اتفاقی لحظهای و گذرا نیست و باید درون ما نهادینه شود.
نهادینه شدن خصلتهای نیک نیاز به تمرین و تکرار دارد؛ به همین دلیل استقامت در مسیر یادگیری ضروری است.
معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم
معرفی شش خطی
این ششخطی شامل دو سهخطی ک.آن است. این ششخطی یکی از هشت ششخطیای است که شامل دو سهخطی یک شکل است. سهخطی ک.آن یعنی فرو رفتن. یک خط یانگ میان دو خط ین فرو رفته است و توسط آنها مهار شده است، مثل آبی که درون درهی عمیقی است. همچنین سهخطی ک.آن به معنی پسر میانی است. نیروی پذیرنده (۲) خط میانی نیروی آفریننده (۱) را تصاحب کرده و به این ترتیب، ک.آن ساخته شده است. همانطور که در تصویر آمده، آبی که از بالا بیاید و روی زمین در جریانها و رودخانهها حرکت کند، تمام زندگی روی زمین را به وجود میآورد. در زندگی انسانها ک.آن نمایندهی قلب، روحی که درون بدن محبوس شده، شاهزادهی روشنایی که درون تاریکی یا همان منطق و علتگرایی محصور شده است. اسم این ششخطی، چون سهخطی تکرار شده، معنای دیگری هم دارد، «تکرار شدن خطر». به همین دلیل ششخطی قصد دارد موقعیتی را تعیین کند که شما باید با آن اخت شوید، به آن خو بگیرید، نه خلق و خویی ذهنی. چون خطر به خلق و خوی ذهنی مربوط است یعنی سرسختی احمقانه یا نیرنگ بازی. به همین دلیل درهای تنگ به عنوان سمبل خطر به تصویر در آمده است؛ این وضعیتی است که شما در مسیری هستید که آب درون دره طی میکند، و، مثل آب، شما میتوانید با رفتار درست از آن رهایی یابید.
سنجش ششخطی:
از «ونوانگ (شاه ون)» نگارندهی ایجینگ (~سدهی نه تا یازدهم پیش از میلاد)
«درههای پی در پی». اگر پاکدل باشید، موفقیت را در قلب خود دارید و هر کاری کنید موفقیت در پی دارد.
تصویر ششخطی:
منسوب به «کنفسیوس» (~سدهی ششم تا پنجم پیش از میلاد)
آب بدون وقفه جریان می یابد و به این ترتیب، به مقصد میرسد: نگارهی «درههای پی در پی». به این ترتیب انسان برتر درون فضیلتهای ماندگار انسانی قدم بر میدارد و مشغول آموختن باقی میماند.
شاید به بدی چیزی که به نظر میرسد نباشد، اما هر اتفاقی که افتاد، با خود صادق بمانید. د.ف هوک
تجربهها و سوالات 29
هنوز گفت و گویی برای شش خطی 29 ثبت نشده
با ثبت تجربه و حتی پرسش خود به بهبود درک دیگران هم کمک کنید
متن اصلی خطوط از «وووانگ» (پسر شاهون) و «دوک ژو» (برادر کوچکتر شاهون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سدهی یازدهم پیش از میلاد)
خط اول:
پرتگاهی پس از پرتگاهی دیگر.
درون درهای است که درون چالهای میفتد.
بداقبالی.
تفسیر خط اول
با عادت کردن به خطر، به راحتی اجازه میدهید جزئی از شما و زندگیتان شود. با آن خو میگیرید و به بدیها عادت میکنید. اینگونه راه درست را از دست داده و بداقبالی نتیجهای طبیعی در پی آن است.
خط دوم:
پرتگاه خطرناک است و فرد تنها باید به دنبال دستیابی به چیزهای کوچک باشد.
تفسیر خط دوم
وقتی درون خطر هستید نباید بدون توجه به شرایط، قصد خروج فوری از آن را داشته باشید؛ اول باید غنای درونی خود را به دست بیاورید تا مغلوب شرایط نشوید. باید به آرامی موقعیت زمانه را بسنجید و با چیزهای کوچک خوشحال شوید، چون در این زمان دستاوردهای بزرگ قابل دستیابی نیستند. یک چشمه ابتدا جریان اندکی دارد و پیش از جوشیدن، مدتی منتظر مانده تا راهش باز شود.
خط سوم:
پیش رو و پشت سر، پرتگاهی در پرتگاهی دیگر. در چنین خطری، ابتدا درنگ کرده و منتظر بمانید، در غیر اینصورت داخل این دره و پرتگاه سقوط میکنید. اینگونه رفتار نکنید.
تفسیر خط سوم
در این موقعیت هر قدمی، چه جلو چه عقب، خطر آفرین است. راه فراری هم نیست. بنابراین نباید اشتباه کنید و وارد عمل شوید که اینگونه، بیشتر در خطر فرو میروید؛ با اینکه ماندن در این وضعیت به هیچ وجه مطلوب شما نیست، باید منتظر بمانید تا راه خروج، سر و کلهاش پیدا شود.
خط چهارم:
سبویی از شراب و کاسهای برنج در کنارش؛ ظروف گِلی به سادگی از پنجره دست به دست شد.
قطعاً سرزنشی در این کار نیست.
تفسیر خط چهارم
در زمان خطر آداب و رسوم کنار گذاشته میشود. تنها چیزی که اهمیت دارد صمیمیت است. همچنین گرچه سنت (در چین) بر این است که یک مقام رسمی پیش از منصوب شدن هدایا و توصیهنامههایی بگیرد، اما اینجا همه چیز تا حد ممکن ساده شده است. هدایا بزرگ نیستند، کسی او را معرفی نمیکند، او خودش را معرفی میکند؛ با اینحال هیچ سرافکندگیای در این کار نیست اگر این کار خالصانه و برای کمک به یکدیگر هنگام خطر باشد. اما ایدهی دیگری هم مطرح است. پنجره جایی است که نور وارد اتاق میشود. اگر در زمان سختی بخواهید کسی را آگاه کنید، باید از جاهای جذاب آن شروع کنید و کاملاً ساده مطلب را بیان کنید.
خط پنجم:
گودال به حدی پر نشده تا سر ریز شود، تنها تا لبهی آن پر شده است.
خطایی در این نیست.
تفسیر خط پنجم
خطری که گرفتار آن هستید به خاطر جاهطلبی شما به وجود آمده است. آب برای اینکه از دره خارج شود، از حاشیهی دره بالاتر نمیرود. به همین شکل، شما هم به هنگام خطر باید در مسیر کمترین مقاومت حرکت کنید. کارهای بزرگ در این زمان نمیتواند به موفقیت برسد؛ همینکه از خطر دور شوید کافی است.
خط ششم:
با طناب و ریسمان به دیوارهای خاردار زندان بسته شده است:
برای سه سال فرد راهش را پیدا نمیکند.
بداقبالی.
تفسیر خط ششم
شما در فشار خطر راه درست را گم کردهاید و بدون هیچ مرهمی در میان خطاهای خود گیر کردهاید و راه خروجی نمیبینید. درست مانند جنایتکاری که به دیوارهای مملو از سیمهای خاردار زنجیر شده باشد.
گفتارهای شش خطی 29