شش خطی 40
رهایی
اسامی دیگر:
رستگاری، پایان تنشها و فشارها، بازگشت به زندگی معمولی بیتنش، بازشدن راهبندها
واکاوی و توضیح:
طبیعتاً پس از یک دوران کامل که در انتهای آن هستیم، بهتر است هرچه سریعتر به زندگی معمولی خود برگردید و به دنبال پیشروی یا پیروزی بیشتر نباشید.
ببینید کاری باقی مانده؟ اگر نه به کارهای روزمره و زندگی معمولی برگشتن کاملاً هماهنگ، درست و خوشایند است.
اگر هم کاری عقب افتاده در سریعترین زمان ممکن آن را انجام دهید تا بتوانید سریعتر به رهایی دست یابید؛ این پیگیری و اقدام به منظور پایان دادن و دست یافتن به رهایی نیز با همواری و خوشاقبالی همراه است.
اینجا ممکن است خیلی چیزها برای شما روشن شود. اما شما خطاهای ناخواسته و اشتباهات دیگران را به سادگی میبخشید و احساس سبکی و رهایی بیشتری میکنید: مثل طوفان که با آذرخش همه چیز را روشن میکند، و سپس بارش باران همهچیز را پاک میکند.
و این بخشیدن و گذشتن، رمز رسیدن به رهایی است.
معرفی، سنجش، تصویر و خطوط بر اساس توضیحات ریچارد ویلهلم
معرفی شش خطی
اینجا حرکت از محدودهی خطر خارج میشود. مانع (ششخطی ۳۹) برطرف شده و مشکلات حل و فصل شدهاند. البته هنوز رهایی کاملاً به دست نیامده؛ رهایی تازه شروع به شکل گرفتن کرده و این ششخطی، معرف سطوح مختلف آن است.
سنجش ششخطی:
از «ونوانگ (شاه ون)» نگارندهی ایجینگ (~سدهی نه تا یازدهم پیش از میلاد)
«رهایی». حرکت به سوی جنوب غرب هماهنگ و سودمند است. اگر چیز دیگری برای انجام دادن نمانده، بازگشتن (ششخطی ۲۴) برای او خوشبختی به همراه دارد. اگر همچنان کاری هست که فرد باید انجام دهد، رسیدگی سریع به آن با خوشبختی همراه است.
تصویر ششخطی:
منسوب به «کنفسیوس» (~سدهی ششم تا پنجم پیش از میلاد)
شروع تندر و باران: نگارهی «رهایی». به این ترتیب انسان برتر از اشتباهات دیگران میگذرد و خطاها را میبخشد.
تجربهها و سوالات 40
متن اصلی خطوط از «وووانگ» (پسر شاهون) و «دوک ژو» (برادر کوچکتر شاهون)، که پس از درگذشت وی به کتاب افزوده شد
(~سدهی یازدهم پیش از میلاد)
خط اول:
خطایی نیست.
تفسیر خط اول
این وضعیت به کلمات زیادی نیاز ندارد. از موانع عبور کردهاید و رهایی پیش میآید. شما در آرامش و آسودگی بهبود میابید. هنگامی که بر مشکلات غالب میشوید، کار درست همین است.
خط دوم:
او سه روباه را در شکارگاه میکشد و یک تیر زرد پاداش میگیرد.
درست و محکم بودن خوشبختی آفرین است.
تفسیر خط دوم
این خط عکسی از ماجرای شکار است. شکارچی سه روباه مکار شکار میکند و یکی تیر زرد پاداش میگیرد. مشکلات و موانع در زندگی اجتماعی، روباهان مکاری هستند که سعی میکنند با چاپلوسی بر مدیران یا حاکمان تأثیر بگذارند. پیش از رسیدن به «رهایی» آنها باید حذف شوند. اما مشکل از راه نامناسب حل و فصل نمیشود. رنگ زرد نشانهی میانه روی در اقدام علیه دشمن است؛ تیر نشان دهندهی برخورد مستقیم است. اگر شما خود را با تمام وجود وقف خدمت به «رهایی» کنید، از درستکاری خود آنقدر قدرت درونی به دست میاورید که مثل سلاحی علیه تمام چیزهای اشتباه و پست عمل میکند.
خط سوم:
اگر مردی که توشهای بر پشت دارد سوار کالسکه شود، دزدان را تشویق به نزدیک شدن میکند.
استواری در این مسیر به تحقیر شدن منجر میشود.
تفسیر خط سوم
این خط به زمانی اشاره دارد که از محتاج بودن رها شدهاید و به راحتی و بینیازی رسیده است. حالا اگر بخواهید به شیوهای کاملاً تازه شروع به زندگی کنید و از رفاه خود به گونهای استفاده کنید که مناسب طبیعت شما نیست، دزدان را به سوی خود جذب میکنید. اگر به این رفتار خود ادامه دهید، قطعاً سرافکندگی و شرمساری برای خود به بار میاورید. کنفسیوس دربارهی این خط مینویسد: حمل کردن توشهای بر پشت کار انسانهای معمولی است؛ کالسکه وسیلهی مردم سطح بالا است. حالا، وقتی شخصی معمولی از وسایل اشخاص سطح بالا استفاده میکند، دزدان تلاش میکنند آن را از او بدزدند. اگر مردی نسبت به کسانی که از او بالاتر هستند گستاخ، و نسبت به کسانی که از او پایینتر هستند خشن باشد، دزدان برای حمله به او نقشه میکشند. بیدقتی در حفاظت از داراییها سارقان را دعوت به دزدی میکند. زیور آلات فاخر یک خانم وسوسهای برای به باد دادن پاک دامنی او ایجاد میکند.
خط چهارم:
از شصت بزرگ پا خلاص شو.
آنوقت دوستان سر میرسند و آنها کسانی هستند که میتوانید به آنها اعتماد کنید.
تفسیر خط چهارم
در زمان رکود و توقف، پیش میاید که انسانهای حقیر به انسان برتر نزدیک شوند و به واسطهی روزمرگی بسیار به او نزدیک شوند، طوری که بودنشان ضروری به نظر برسد؛ مثل انگشت شصت پا که وجودش برای پا ضروری است و راه رفتن را راحتتر میکند. اما وقتی دوران رهایی نزدیک میشود و وارد عمل شدن میطلبد، شما باید از چنین آشنایانی که ارتباط درونی با آنها ندارید جدا شوید. چون در غیر اینصورت دوستانی که با شما همنظر هستند، کسانی که واقعاً میتوانید روی آنها حساب کنید و در کنار یکدیگر موفقیتهای خوبی به دست آورید به شما بیاعتماد میشوند و از شما فاصله میگیرند.
خط پنجم:
تنها اگر انسان برتر بتواند خودش را رهایی ببخشد، خوشبختی به بار میآید.
بنابراین به انسانهای کمارزش ثابت میکند که مصمم است.
تفسیر خط پنجم
دوران «رهایی» عزمی راسخ میطلبد. انسانهای حقیر را نمیتوانید با قرار دادن ممنوعیتها یا هر چیز بیرونی از خود دور کنید. اگر میخواهید از آنها خلاص شوید، باید اول در ذهن خود کاملاً از آنها جدا شوید؛ اینجا آنها میفهمند که شما مصمم هستید و از شما فاصله میگیرند.
خط ششم:
شاهزاده به شاهین روی دیوار بلندی تیر میزند.
او آن را میکشد. همه چیز هماهنگ و سودمند است.
تفسیر خط ششم
شاهین روی دیوار، سمبل انسان حقیری است که به مقام و مسندی رسیده است و در کار «رهایی» مانعتراشی میکند. او در مقابل تأثیر نیروی درونی شما مقاومت میکند، چون شرارت در او شکل گرفته و محکم شده است. چنین فردی باید با زور حذف شود و این کار نیاز به داشتن توانایی لازم دارد. کنفسیوس دربارهی این خط میگوید: شاهین هدف شکار است؛ تیر و کمان ابزارهای شکار، تیرانداز هم مرد کار (که باید از این ابزار کمال استفاده را ببرد). انسان برتر توانایی لازم را درون خودش دارد. او انتظار میکشد و در زمان مناسب وارد عمل میشود. چرا همه چیز نباید خوب پیش رود؟ او آزاد است تا وارد عمل شود. به همین دلیل تنها کاری که باید بکند این است که به پیش رود و شکار خود را به چنگ آورد. اینگونه است کسی که پس از انجام آمادهسازیهای لازم وارد عمل میشود.
گفتارهای شش خطی 40